یادداشت‌های اجتماعی و سیاسی اندیشکده هاتف

مصاحبه محمدحسین بادامچی با اندیشکده هاتف

جایگاه اجتماعی روحانیون و روشنفکران در جامعۀ امروز ایران

علی سلطان‌زاده، سردبیر و مجری پادکست دوسیه اندیشکده هاتف در ادامۀ موضوع فصل اول پادکست دوسیه پیرامون مرجعیت‌های اجتماعی، به گفت‌وگو با محمدحسین بادامچی پرداخته است. موضوع این مصاحبه «جایگاه اجتماعی روحانیون و روشنفکران در جامعۀ امروز ایران» است. در طرح بحثی که قبل از این مصاحبه به دکتر بادامچی داده شده بود، از این صحبت شده بود که مسئلۀ کلی ما در این سلسله‌گفتگوها جایگاه اجتماعی چهار قشر است: روحانیون، روشنفکران، سلبریتی‌ها و روانشناس‌های موفقیت. به همین دلیل دکتر بادامچی در آغاز صحبت خود را با روشن‌کردن وضعیت این چهار قشر به‌طور کلی آغاز کرد و در ادامۀ صحبت به طور خاص به دو قشر روحانیون و روشنفکران پرداخت.

تلقی دکتر بادامچی این است که این چهار گروه در عرض هم نیستند. یعنی اینطور نیست که ما با یک میدان واحدی مواجه باشیم که چهار نوع گروه مرجع فرهنگی در آن مشغول به فعالیت باشند. در واقع هر کدام از این‌ها متعلق به یک نظم اجتماعی خاص و یک میدان اجتماعی خاص هستند و نمی‌توانند جای همدیگر را بگیرند. پس به جای اینکه روی برخی افراد و نمونه‌های خاص از این چهار گروه تمرکز کنیم، به زمینۀ اجتماعی این چهار گروه نگاه می‌کنیم.

ادامه مطلب
فیلم عنکبوت مقدس و ماجرای قتل‌های روسپیان در مشهد به دست سعید حنایی

عنکبوت سیاسی

«ایشون همینطور که وایستاده بود و گل‌های چینی رو تماشا می‌کرد –یک سری گل‌های چینی بود از همسرمان روی در و دیوار-، اون‌ها رو تماشا می‌کرد، من از پشت سر گرفتمش، با یک پشت پا با صورت اومد پایین. با صورت اومد پایین و زانوی چپم رو گذاشتم پشتش و تا جایی که در توان داشتم گلوشو فشردم. بعد، برگردونمش، سریعاً روسریشو دو دور دورِ گردنش پیچیدم و گره‌های محکمی زدم. چون چادری نبود، مانتویی بود، اول قصد داشتم که توی باغچۀ حیاط چالش کنم. بعد به ذهنم رسید که یه موکتی داشتم توی انباری حیاط. [جسد رو] آوردمش، داخل موکت پیچیدم و گذاشتم ترک موتور، بردمش به بیرون».

عبارات بالا توضیحات سعید حنایی در مورد قتل اولین نفری است که کشته بود؛ اسمش افسانه بود و 30 سال داشت. سعید حنایی در سال 1379، 16 زن روسپی را به قتل رساند و در سال 1380 محاکمه شد. او خیلی راحت و بدون نشانی از عذاب وجدان یا پشیمانی در مورد قتل‌ها و اقدامات و انگیزه‌های خود حرف می‌زد. در این مقاله می‌خواهم در چهار گام به بررسی این حادثه و نسبت آن با جامعه بپردازیم.

ادامه مطلب
بجران مرجعیت و فردگرایی

زیست جمعی ما از عصر قاجار تا چند دهۀ گذشته با محوریت و مرجعیت دو گروه از نخبگان اندیشه‌ورز پیوند داشته که خود را عموما در نسبت با  دو دستگاه معرفتی دین و علم شناسایی کرده‌اند. روحانیون و روشنفکران در تاریخ معاصر ایران کسانی بودند که اولویت‌ها و کانون‌های توجه را با تکیه بر اقتدار گفتمان‌های دین و علم مشخص می‌ساختند و بر اساس تفسیر فراگیر خود از جهان، بایدها و نبایدهای زیست اجتماعی را تعیین می‌کردند. هرچند تکثر در این دو گروه به همراه رقابت‌ها و رفاقت‌های موسمی ساختار مرجعیت را در دوره‌های مختلف دستخوش تغییر می‌کرد، اما به واسطۀ منزلت علم و دین، نظم حاکم بر دوگانۀ مرجعیت اجتماعی متحمل انقلاب یا دگردیسی اساسی نمی‌شد.

ظرف دو دهه اخیر و با توسعۀ انقلابی شبکه‌های ارتباطی شاهد طلوع موج جدیدی از نخبگان بودیم که غالبا با نام سلبریتی شناخته می‌شوند و مبنای مرجعیت خود را نه از یک دستگاه معرفتی، بلکه از منزلت اجتماعی در صنعت سرگرمی بدست آورده‌اند. در این بازه مرجعیت دانشگاه و حوزه اگر نگوییم دچار فروریختگی، مطمئنا دچار تردیدهای حائز توجهی شده است. در ده سال سخت اقتصادی، زمانی که اکثر نخبگان از حل اساسی‌ترین مسائل معیشتی و اجتماعی عاجز بودند، جامعۀ ایران به سنخ جدیدی از گروه‌های مرجع روی آورد تا دردهای بی‌درمان زندگی اجتماعی خود را تا مدتی فراموش کند. سلبریتی‌ها نماد خوشباشی و موفق زیستن در جهان آشفته‌ای هستند که از پذیرفتن تلخی‌ها و ناکامی‌هایش عامدانه ابا و امتناع داریم. سلبریتی‌ها حامل موفقیت‌های نداشتۀ ما و برآورندۀ آرزوها و آرمان‌های یک زندگی موفق و مرفه هستند. پدیده‌ای که از آن منع شدیم و رویایش را در سر پروراندیم. روی هم رفته سلبریتی‌ها مبدل به موفق‌ترین نخبگان دهۀ 90 شمسی و در مواردی تجسم آرمان‌ها و خواسته‌های سرکوب شدۀ جامعه ایران شدند.

ادامه مطلب
ساطور به منزله چاقوی جراحی

بررسی گشت ارشاد و حجاب اجباری به عنوان ابزار حکمرانی اجتماعی و فرهنگی

بیایید تمامی مباحث تاریخی، فقهی، حقوقی، فلسفی و … مطرح شده حول مقوله حجاب و اجبار قانونی آن در کشور را در این نوشتار کنار بگذاریم و فرض کنیم که جامعه مطلوب ما، جامعه‌ای است که حجاب شرعی مدنظر نظر فقهای روزگار ما، به طور حداکثری در جامعه توسط زنان رعایت شود و نیز فرض کنیم که حکومت هم موظف است که این حکم فقهی را در کشور جاری سازد. با وجود این فرض آیا می‌توان گفت قانون حجاب اجباری و إعمال آن از طریق جبر انتظامی و گشت ارشاد، کاری درست است و به نتیجه مطلوب سیاست‌گذار می‌رسد؟

بیایید سیاست‌گذار را به عنوان یک پزشک ببینیم که می‌خواهد بدن بیمار جامعه را از بیماری‌ پاک کند. پزشک در صورت تشخیص درست بیماری (که در مورد «حجاب» بسیار محل ابهام است)، می‌تواند برای درمان بیمار از ابزارهای بسیار متنوعی استفاده کند. گیاهان دارویی، داروهای شیمیایی، پرتو درمانی، طب سوزنی، هومیوپاتی، عمل جراحی آندوسکوپی و عمل جراحی باز، مثال‌هایی از این ابزارها هستند.

ادامه مطلب
سلبریتی و جامعه

دومین قسمت از مجموعه پادکست های دوسیه به میزبانی علی سلطان زاده در 3 مرداد 1401 منتشر شد.
موضوع این قسمت از دوسیه در رابطه با نقش سلبریتی ها و مرجعیت فکری آنها در جهان امروزی ایرانیان است که با دعوت از آقای داوود طالقانی بحثی پیرامون این موضوع شکل می گیرد که از چندین منظر قابل نقد و بررسی است.

میتوانید این قسمت را از اینجا گوش کنید

سلبریتی کیست؟

به نظر می رسد که بهترین نقطه آغاز و از سویی مناقشه برانگیز ترین قسمت؛ تعریف ما از سلبریتی باشد.
سلبریتی در ساده ترین معنا به فردی اشاره دارد که در یک جامعه دارای شهرت و سرشناسی است.این سرشناسی می تواند مثبت یا منفی و در تمامی زمینه ها اعمم از هنر،ورزش، سیاست و … باشد.اما به نظر می رسد که نمی توان همه سلبریتی ها و نقش و کارکردشان در اجتماع را در یک مقام و مرتبه قرار داد؛ نکته ای که باید در خصوص آن وسواس بیشتری به خرج داد.

ادامه مطلب
بیژن عبدالکریمی پادکست دوسیه

دوسیه و جهان عبدالکریمی

در پادکست دوسیه با دکتر بیژن عبدالکریمی گفت‌وگویی در مورد جایگاه روحانیت و روشنفکران در ایرانِ امروز داشتم. در این نوشته می‌خواهم به دو قسمت از آرای عبدالکریمی در این گفت‌وگوی اشاره کنم؛ در یک قسمت، من با ایشان موافق و همدلم و در قسمت دیگر، کمی با ایشان زاویه دارم.

حکومت یا فرد؟

عبدالکریمی در بخشی از این گفت‌وگو به این نکته اشاره می‌کند که مسئلۀ توسعه‌نیافتگی در ایران، یک مسئلۀ 300 ساله است و من در این بخش با حرف‌های او موافقم. منظور عبدالکریمی این نیست که حدود 300 سال در تاریخ باید به عقب برگردیم و ریشۀ مشکلات را در دوران زندیه یا افشاریه یا چنین دوران‌هایی جستجو کنیم. به عبارت دیگر، او حرفی تاریخی نمی‌زند. او می‌خواهد نوعی نگاه را به ما معرفی کند تا با این عینک به مشکلات امروز خود بنگریم. این نگاه، ما را از اینکه مشکلات خود را به سیاست یا روانشناسی تقلیل دهیم، پرهیز می‌دهد.

مسئلۀ اساسی کشور ما به حکومت‌ها مربوط نیست. اینکه تصور کنیم بسیاری از مشکلات کشور ما در این 43 سال شکل گرفته و به وجود آمده، در واقع باعث می‌شود راه را گم کنیم. بلافاصله باید این تذکر نیز داده شود که وقتی گفته می‌شود در این 43 سال مشکلات اساسی ما به وجود نیامده؛ منظور این نیست که حالا ریشۀ این مشکلات را در حکومت پهلوی یا قاجار جستجو کنیم. در واقع این حرف دفاع از یک حکومت و تخطئۀ حکومت دیگر نیست؛ که اگر چنین بود، ما دوباره به پرتگاه سیاست‌زدگی می‌افتادیم.

ادامه مطلب