یادداشت‌های اجتماعی و سیاسی اندیشکده هاتف

حکایت سیاست‌گذاری فناوری در جمهوری اسلامی، مسیر ثابتی را پیموده است. یک چرخه که به‌کرات تکرار می‌شود. چرخه‌ای که به پیامدهای دلخواه سیاست‌گذاران نیز نمی‌انجامد و در عمل نارضایتی عمومی را نیز تشدید می‌کند. اگرچه این چرخۀ ثابت هرگز به نتیجۀ دلخواه حکمرانان نینجامیده است اما با این حال فقدان درس‌آموزی از عمل، یادگیری از اشتباه را به امری بسیار صعب مبدل ساخته که به‌تبع آن یک خطای واحد به‌کرات از ناحیۀ سیاست‌گذاران تکرار می‌شود.

ادامه مطلب
حکمرانی در تنگنا

آنچه در ادامه می‌آید مبتنی بر پیش‌فرض اولیۀ وجود تنگنای حکمرانی در ایران است. بنا بر علایم متعددی در سطوح خرد و کلان، امر حکمرانی در کشور با صعوبت و سختی‌های متراکم همراه شده و به نظر می‌رسد که مدیریت برای هر شخص، حزب و گروهی بیش از اندازه دشوار و مسئله‌ساز گشته است.
 پیدایش این وضعیت متاثر از عوامل چندگانه‌ای است که در این نوشته به واکاوی عمیق آن نمی‌پردازیم. اما تا جای ممکن راهکارهایی را ناظر به گذشته و حال بیان کرده و با نگاهی خوش‌بینانه به آینده، موارد راهگشایی را ناظر به جامعه ارائه می‌کنیم تا هر مدیر و مسئولی در کشور بتواند از آن بهره برده و ناظر به آن سازمان و پیرامون خود را تا جای ممکن سامان دهد.

البته تردید نیست که ادبیات حجیمی در این حوزه گردآوری و تالیف گشته و این بیان مختصر، میل به تقلیل مسائل ریشه‌دار حکمرانی در ایران ندارد. ساده‌سازی مسیر چیزی غیر از تقلیل‌گرایی است. ساده‌سازی با نیت اصلاح و بهبود عملکرد در حکمرانی می‌تواند آیندۀ بهتری را برای همۀ ما در کشور فراهم سازد و این نوشته بر اساس همین انگیزه از منظر یک پژوهشگر علوم اجتماعی تا جای ممکن با صراحت، شفافیت و سادگی بیان شده است.

حکمرانی در تنگنا
حکمرانی در تنگنا

1 . اهمیت عدل در حکمرانی موفق ایرانی

ادامه مطلب
نئولیبرالیسم چیست؟ و چرا تا این اندازه صحبت از آن بر سر زبان‌ها است؟

مقدمه

نئولیبرالیسم اصطلاحی است که در سال‌های اخیر به‌شدت بر سر زبان‌ها است. از فضای دانشگاهی و مقالات علمی گرفته تا فضای رسانه‌ای و سیاسی این اصطلاح را به کرّات به کار می‌برند. اما پرسش بجایی است که این اصطلاح اساساً چه معنایی دارد؟ چه کسی را می‌توان نئولیبرال دانست؟ و چرا این واژه تا به این اندازه پرتکرار شده است؟

استعمال واژۀ نئولیبرال تنها به نزاع‌های سیاسی، رسانه‌ای و علمی در مسند بین‌المللی محدود نمی‌شود. همچنین در فضای سیاسی و رسانه‌ای ایران این واژه بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی نئولیبرالیسم را یک پروژۀ امنیتی برای نفوذ در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور تلقی می‌کنند و برخی دیگر نیز دلیل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی سال‌های اخیر جامعۀ ایران را در نئولیبرالیسم جست و جو می‌کنند.

جنجال‌ها بر سر نئولیبرالیسم در ایران

در این سال‌ها افراد مختلفی نئولیبرالیسم و شیوع سیاست‌های نئولیبرال را منشأ مشکلات متأخر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران دانسته‌اند. از سوی دیگر، برخی از صاحب‌نظران فضای سیاست‌های اقتصادی حاکم بر ایران را به‌شدت دور از اقتصاد باز و بازار آزاد می‌بینند؛ و به همین علّت، ریشه‌یابی مشکلات ایران در پدیده‌ای به نام نئولیبرالیسم را مبارزه با دشمنی خیالی و ناموجود به حساب می‌آورند.

ادامه مطلب
روان‌شناسی موفقیت یا روان‌شناسی زرد؟

در اپیزود سوم پادکست دوسیه، روان‌شناسان موفقیت، روشنفکران، روحانیون و سلبریتی‌ها به‌عنوان چهار گروه دارای مرجعیت فکری و فرهنگی برای بخشی از ایرانیان امروز معرفی شدند و از بین آن‌ها قشر مورد هدف روان‌شناسان موفقیت بودند. به نظر می‌رسد این گروه امروزه به شکل گسترده‌ای در تمامی حوزه‌های زندگی شامل مدرسه، دانشگاه، ارتش، روابط عاطفی و جنسی و… نفوذ کرده و موثر هستند. مردم به وفور به آنان مراجعه کرده و در مورد حساس‌ترین مسائل زندگی‌شان از آنان نظرخواهی می‌کنند. در حالی که می‌توان پرسید آیا این قشر در این حدی که مورد توجه واقع شده‌اند قادر به بهبود اوضاع و حل مشکلات هستند؟ به علاوه این میزان از اقبال امروز ایرانیان به روان‌شناسان امری است که در دهۀ قبل به وضوح بسیار کمتر بوده. پس به منظور فهم بهتر چگونگی و چرایی این پدیدۀ نسبتا نو یعنی تاثیر و مرجعیت بالای روان‌شناسان موفقیت دکتر علی شهاب ، نماینده‌ای از جامعۀ روان‌شناسان، میهمان این اپیزود پادکست دوسیه بود و با وی گفت‌وگو شد.

سوالات اصلی که کل گفت‌وگو پیرامون آن‌ها شکل گرفتند عبارت از موارد زیر هستند:

  • آیا روان‌شناسی در ایرانِ امروز نفوذ بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است و روان‌شناسان مرجعیت فکری و فرهنگی برای جامعۀ ایران دارند؟
  • آیا روان‌شناسی فردگرا است یا خیر؟ اگر هست آیا این فردگرایی اشکالی بر آن است یا خیر؟
  • آیا می‌توان این پدیده را روان‌شناسی جریان غالب در نظر گرفت که مجموعه‌ای از آموزه‌های مشخص از طریق آموزش به دانشجویان منتقل می‌شوند؟
  • آیا روان‌شناسی علم است و اگر علم است به چه معناست؟ یعنی کدام ویژگی روان‌شناسی باعث می‌شود علمی شود و روان‌شناسی زرد چه ویژگی‌هایی ندارد که باعث می‌شود علمی نباشد؟ آیا روان‌شناسی هم قوانینی ماندن آنچه در علم فیزیک مطرح می‌شود دارد؟ اگر نه چرا؟
  • اگر روان‌شناسی اثربخش‌تر از روش‌های دیگر (روش‌های رقیب) است، پس چرا یک عده از جامعه دنبال آن روش‌ها رفته و دنبال روان‌شناسی نمی‌روند؟ آیا فقط در کشور ما به سراغ راه‌های زرد غیر روان‌شناسی می‌روند؟
ادامه مطلب
روانشناسی فساد

مقدمه

فساد که تعریفش سوءاستفاده از قدرت برای منفعت‌های شخصی است، پدیده‌ای اجتماعی است که پیامدهای بسیار اثرگذاری بر مردم در سراسر جهان دارد. به همین دلیل لازم است مطالعات دقیق و مبتنی بر شواهد به صورت گسترده در این حیطه انجام شوند که معتبر و کاربردی باشند. اگرچه عمده مطالعات در این زمینه را شاخه‌هایی مانند اقتصاد، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی انجام داده‌اند اما در این مطالعات تمرکز بر سطح کلان بوده است. در حالی که این پدیده را در سطح خرد هم می‌توان مطالعه کرد. از شاخه‌هایی که این سطح خرد را مطالعه می‌کنند روانشناسی اجتماعی است.

تعارض منفعت‌ها در تنگناهای اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی فساد به صورت یک تنگنای اجتماعی دیده می‌شود و این یعنی فساد موقعیتی است که در آن منفعت فرد در کوتاه‌مدت با منافع جمعی در بلندمدت مقابل هم قرار می‌گیرند. در فساد فرد قدرتمند با تعارض بین سوءاستفاده از قدرت و استفادۀ مسئولانه از آن مواجه می‌شود. به‌عبارت دیگر فرد بین اینکه مرتکب فساد (سوءاستفاده از قدرت) شود یا خیر قرار می‌گیرد که در صورت ارتکاب فساد در خدمت منافع شخصی کوتاه‌مدتش می‌شود و در غیر این صورت یعنی عدم فساد (استفادۀ مسئولانه از قدرت) در خدمت علائق جمعی در بلندمدت قرار می‌گیرد. هنگامی که فرد قدرتمند در «تنگنای فساد» قرار می‌گیرد عواقب مثبت و منفی موردانتظارش از فسادکردن را مجسم می‌کند. یعنی فرد قدرتمند درگیر پیش‌بینی‌کردن می‌شود. پیش‌بینی فساد حداقل دو دسته را در برمی‌گیرد: اول اینکه فرد قدرتمند هنگام مواجهه با تنگنای فساد عواقبی که گریبان خودش را می‌گیرند به صورت ذهنی پیش‌بینی می‌کند. دوم اینکه فرد قدرتمند به‌دلیل اینکه بر منابع مشترک قدرت دارد در مورد پیامدهای جمعی هم پیش‌بینی می‌کند. مثلا یک پلیس فاسد از رشوه در کوتاه‌مدت منفعت می‌برد اما در طولانی‌مدت از اینکه نیروی پلیس کمتر قابل‌اعتماد دیده می‌شود نیز آسیب می‌بیند.

در ساحت روان، افراد عواقبِ فوریِ فردی را در برابر عواقب طولانی‌مدت جمعی می‌بینند. به‌خاطر نادیده‌انگاشتن زمانی (یعنی نتیجۀ مطلوبی را در آینده کم‌ارزش‌تر از زمان حال ادراک‌کردن) عواقب منفی طولانی‌مدت برای جمع در مقایسه با عواقب فوری برای خود فرد نادیده گرفته می‌شود. این تنگنای زمانی در قلب تمامی اشکال فساد وجود دارد و در پس زمینۀ نقش مهم شناخت‌های مرتبط با پیش‌بینی‌کردن در تصمیم‌گیری فساد دیده می‌شود. به‌علاوۀ فهم اصل کلی اشاره‌شده لازم است برای درک بهتر ماهیت فساد بین فساد فردی و بین‌فردی تمایزی را قائل شویم. هریک از این دو نوع فساد فرآیندهای تصمیم‌گیری متفاوتی را با توجه به تصویرهای ذهنی پیامدهای موردانتظار در آینده دربرمی‌گیرند.

ادامه مطلب

فرار مغزها از ایران به مهاجرت متخصصین و نخبگان علمی از ایران گفته می‌شود که یکی از معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی کشور ماست. بنا بر آمار منتشرشده توسط رصدخانۀ مهاجرت ایران در سال 1400، در بین چهار گروه فعالان استارتاپ‌ها، پزشکان و پرستاران، اساتید، محققان و پژوهشگران و دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بین 63 تا 71 درصد از افراد تمایل زیاد یا بسیار زیاد به مهاجرت از ایران دارند. جالب‌تر آنکه بین 56 تا 87 درصد این گروه‌ها تمایل خود به مهاجرت را تا حد زیاد یا بسیار زیادی حاصل از شرایط عمومی کشور می‌دانند. هرچند که افزایش قیمت ارز و همه‌گیری کرونا در سال‌های اخیر باعث کاهش نسبی نرخ مهاجرت‌ها شده است ولی تمایل به مهاجرت از کشور و نارضایتی ایجادشده در پی آن نشان‌دهندۀ وخامت اوضاع در بین گروه‌های تحصیل‌کرده و نیروی کار ماهر در کشور است.

به‌عنوان یک نمونۀ بسیار عینی از این وضعیت، اندیشکده هاتف در طی یک گزارش اجمالی پیرامون پدیدۀ فرار مغزها از ایران، تا حد امکان به رهگیری محل زندگی رتبه‌های برتر کنکور از سال 1380 تا سال 1395 پرداخته‌است.

طبق این بررسی که از طریق داده‌های شبکه‌های اجتماعی بدست آمده، محل سکونت و اشتغال ده نفر اول کنکور سراسری ریاضی‌فیزیک از سال 1380 تا سال 1395 را تا حد امکان بررسی کردیم و طبق اطلاعات به دست آمده 115 نفر از آن‌ها در ایران حضور ندارند. آمریکا، کانادا و سوئیس از جمله کشورهایی بودند که این دانشجویان برای ادامه تحصیل، کار و زندگی انتخاب کرده­اند. همانطور که در نمودارهای زیر مشاهده می­شود به طور متوسط بیش از 78 درصد نخبگان دیگر به کشور باز نگشته‌اند.

ادامه مطلب
مهسا امینی

‏متن ذیل باید متنی سیاستی می‌بود که در یک ساختار سیاسی عقلانی به‌عنوان راهی برای یادگیری سیاستی در نظر گرفته می‌شد ولی اکنون تنها می‌توانیم آن را برای آیندگان خود به یادگار بگذاریم.

نظام سیاسی باید بتواند بین سه مفهوم منتقد، معترض و معارض خودش تفکیک کند. گروه اول کسانی هستند که قصد ایجاد تغییرات اساسی در ساختار سیاسی را ندارند ولی وقتی با یک تصمیم یا سیاست اجرایی مخالف باشند، مخالفتشان را اعلام می‌کنند و بهترین فرصت یادگیری و اصلاح را برای حکومت فراهم می‌کنند. در واقع در یک سیستم سیاسی، نهادهایی مانند اندیشکده‌ها قرار است این نقش را ایفا کنند (طبعاً اندیشکده‌ها کارکردهای همراه‌تری هم با ساختار قدرت دارند ولی در تمامی این فعالیت‌ها، حالت انتقادگونه ایشان در نسبت با کنش‌های سیاسی موجود و لزوم اصلاح آن‌ها وجود دارد).

معترضین کسانی هستند که ممکن است با کلیت یک نظام سیاسی مخالف و یا بی‌تفاوت باشند ولی فعلاً کاری با نظام سیاسی ندارند و اعتراض فعلی‌شان به یک یا مجموعه‌ای از اقدامات حاکمیت است. این معترضین همان‌هایی هستند که در قانون اساسی هم به آن‌ها اجازه اعتراض داده شده است. حاکمیت «عاقل» به این گروه اجازه بیان صریح اعتراضشان ‏را می‌دهد و برای راضی‌کردن ایشان دست به اقدامات اصلاحی مختصر یا گسترده‌ای می‌زند و این فرصت را هم برای یادگیری سیاستی از دست نمی‌دهد.

ادامه مطلب
پیاده روی اربعین و رنج مقدس

مناسک پیاده‌روی اربعین، در سال‌های اخیر با اقبالی گسترده از سوی قشرهای مختلف مردم همراه بوده است. در شرایطی که برخی نشانه‌ها، از افول جایگاه مذهب در ایران حکایت دارد، شکوه و رونق این مراسم، جامعه‌شناسان را به بازاندیشی در تحلیل‌هایشان سوق داده است. این بازاندیشی، گاه با تحلیل‌هایی از این مراسم همراه بوده‌اند که به نظر می‌رسد قوت و قوام لازم را ندارند. در اولین تحلیل رایج، حمایت‌های حکومتی از این مراسم، در قالب انعکاس رسانه‌ای گستردۀ آن، حمایت‌های مالی مختلف و… علت این شکوه برشمرده می‌شود. حال اینکه در این سال‌ها بسیاری از مناسک بوده‌اند (مانند مناسک نمازجمعه) که با حمایت‌های مختلف رسمی نیز همراه بوده‌اند اما با شکستی سهمگین در جلب‌نظر مردم مواجه شده‌اند.

گاه تحلیل‌ها سویه‌های صرفا الهیاتی به خود می‌گیرند و مثلا گفته می‌شود که فقط محوریت اسطوره‌ای معنوی چون امام حسین‌(ع) موجب چنین استقبال گسترده‌ای شده است، حال آنکه باز در سالیان گذشته شاهد افول برخی مناسک (مانند روضه‌های خانگی) بوده‌ایم که اتفاقا محوریتشان شخص اباعبدالله(ع) بوده است.

ادامه مطلب
نشست اقتضائات سیاست‌گذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی در جامعه. اندیشکده هاتف

حذف گزارش نشست اندیشکدۀ هاتف از خبرگزاری ایسنا

متاسفانه گزارش نشست «اقتضائات سیاست‌گذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی در جامعه» اندیشکدۀ هاتف که در تاریخ 10شهریور1401 در خانۀ اندیشه‌ورزان برگزار شده بود، از خروجی خبرگزاری ایسنا حذف گردید. ظاهرا دلیل این کار «حساسیت‌برانگیز» بودن محتوای نشست عنوان شده است.

این گزارش روز پنجشنبه 17شهریور1401 در خروجی خبرگزاری ایسنا قرار گرفت و چندساعت بعد حذف گردید. (لینک صفحه گزارش حذف‌شده)

حذف گزارش نشست سیاست‌گذاری هیئت اندیشکده هاتف از خبرگزاری ایسنا
حذف گزارش نشست سیاست‌گذاری هیئت اندیشکده هاتف از خبرگزاری ایسنا

لازم به ذکر است که این گزارش در بیان محتوای نشست دارای چندین ایراد بود و حتی تیتر انتخابی آن نیز به‌نوعی برخلاف محتوای نشست انتخاب شده بود.

در ادامه می‌توانید متن کامل این گزارش را به‌همراه اصلاحات آن مطالعه فرمایید.

ادامه مطلب
سیاستگذاری دستوری هیئت‌های مذهبی

مدرنیته یا شبه‌مدرنیته

تکوین دولت مدرن در ایران با منطقی کاملا متفاوت از آنچه در موطن آن (غرب) بود، شکل گرفت. دولت مدرن در غرب، حاصل سلسله‌ای از تحولات و رخدادهایی بود که به شکلی تدریجی و در سیری طبیعی حادث شد. شکل‌گیری رنسانس، انقلاب صنعتی، عصر روشنگری، تقسیم‌کارهای تخصصی، ظهور سوژه مدرن و… مجموعه‌ای از تحولات را رقم زد که به ظهور دولت مدرن با همه فراز و فرودها و تطوراتش انجامید. اما ظهور دولت مدرن در ایران که در امتداد نگاهی سطحی به تجددخواهی و گفتمان توسعه شکل گرفت، بی‌اعتنا به زیرساخت‌ها و لوازم بایستۀ دولت مدرن و بدون توجه به بافتار فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، سازه‌ای کاریکاتوری از دولت را شکل داد که شاید بهترین تعبیر برای نامیدن آن، دولت «دولت شبه‌مدرن» باشد.

دولت شبه‌مدرن در ایران دولتی بود که تنها ظواهری مدرن داشت اما بسیاری از مناسبات پوسیدۀ حاکم بر دربارهای پادشاهان تمامیت‌خواه گذشته در آن بازتولید شده بود. دولتی که نه بر اساس قانون، بلکه عمدتا بر پایۀ اراده حاکمان و روابط قبیله‌‌ای اداره می‌شد؛ دولتی نه بر اساس تقسیم قوا، بلکه بر اساس تمرکز قدرت؛ نه در خدمت جامعه، بلکه عمدتا برای کنترل آن؛ دولتی که بیش از آنکه تجسد اراده عمومی باشد، نهادی بود برای تضعیف و نادیده‌گرفتن آن. در حقیقت دو عامل اصلی موجب نادیده‌گرفتن جامعه و استغنای دولت شبه‌مدرن از جامعه شد: استغنای معرفتی و استغنای مالی.

ادامه مطلب