مدرنیته یا شبهمدرنیته
تکوین دولت مدرن در ایران با منطقی کاملا متفاوت از آنچه در موطن آن (غرب) بود، شکل گرفت. دولت مدرن در غرب، حاصل سلسلهای از تحولات و رخدادهایی بود که به شکلی تدریجی و در سیری طبیعی حادث شد. شکلگیری رنسانس، انقلاب صنعتی، عصر روشنگری، تقسیمکارهای تخصصی، ظهور سوژه مدرن و… مجموعهای از تحولات را رقم زد که به ظهور دولت مدرن با همه فراز و فرودها و تطوراتش انجامید. اما ظهور دولت مدرن در ایران که در امتداد نگاهی سطحی به تجددخواهی و گفتمان توسعه شکل گرفت، بیاعتنا به زیرساختها و لوازم بایستۀ دولت مدرن و بدون توجه به بافتار فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، سازهای کاریکاتوری از دولت را شکل داد که شاید بهترین تعبیر برای نامیدن آن، دولت «دولت شبهمدرن» باشد.
دولت شبهمدرن در ایران دولتی بود که تنها ظواهری مدرن داشت اما بسیاری از مناسبات پوسیدۀ حاکم بر دربارهای پادشاهان تمامیتخواه گذشته در آن بازتولید شده بود. دولتی که نه بر اساس قانون، بلکه عمدتا بر پایۀ اراده حاکمان و روابط قبیلهای اداره میشد؛ دولتی نه بر اساس تقسیم قوا، بلکه بر اساس تمرکز قدرت؛ نه در خدمت جامعه، بلکه عمدتا برای کنترل آن؛ دولتی که بیش از آنکه تجسد اراده عمومی باشد، نهادی بود برای تضعیف و نادیدهگرفتن آن. در حقیقت دو عامل اصلی موجب نادیدهگرفتن جامعه و استغنای دولت شبهمدرن از جامعه شد: استغنای معرفتی و استغنای مالی.
ادامه مطلب