یادداشت‌ها

مشترک خبرنامه هاتف شوید

هاتف‌نامه

نامه‌های ما به شما، برآمده از اندیشه‌های ماست.

چه شد که حجاب اجباری شد؟ (قسمت چهارم)

16 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است.

مقدمه

بعد از اینکه آیت‌الله خمینی در بهمن۵۷ وارد کشور شد، ۲۸روز در تهران به سر برد و پس از آن به حوزۀ علمیه قم رفت و اعلام کرد: «جمهوری دموکراتیک یک فرم غربی است و احکام اسلامی را جاری می‌کنیم». ۴ روز بعد در سخنرانی دیگری گفت: «الان وزارتخانه‌ها -این را می‌گویم که به دولت برسد- آن طوری که برای من نقل می‌کنند باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند. زن‌ها [به ادارات] بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند».

پس از آنکه دولت موقت (به عنوان مسئول قوۀ اجرایی کشور) نیز اظهارات آیت‌الله خمینی در مورد حجاب شرعی را تأیید کرد، بسیاری از زنان شاغل در ادارات دولتی شوکه شدند. این ماجرا تقریبا همزمان با روز جهانی زن (۸ مارس و ۱۷ اسفند) شد و زنان که از قبل تدارک دیده بودند در این روز راهپیمایی کنند، راهپیمایی این روز را به اعتراض به حجاب اجباری گره زدند. ۱۷ اسفند فرا رسید و بزرگترین تظاهرات علیه حجاب اجباری در تهران برگزار شد.

راهپیمایی ضد حجاب اجباری
راهپیمایی ضد حجاب اجباری

اعتراضات زنان به حجاب اجباری در اسفند ۵۷

گزارش روزنامه کیهان در روز ۱۷ اسفند نشان می‌دهد که زنان در گروه‌ها و دسته‌های مختلف در خیابان‌های تهران به تظاهرات پرداختند: از دانش‌آموزان مدارس دخترانه گرفته تا کارکنان آژانس‌های هواپیمایی، از زنان شاغل در مخابرات گرفته تا زنان کارمند در وزارت خارجه. روزنامه کیهان عقیده این زنان را اینگونه بازتاب داد: «حجاب اجباری زن باید نجابت و پاکی درون او باشد… حجاب نباید اجباری باشد… روحانیون می‌توانند در این مورد اظهارنظر کنند اما نباید اجباری در کار باشد و این مسئله باید به خود زن‌ها واگذار شود تا اگر خواستند چادر سر کنند یا از پوشش دیگر استفاده کنند».

راهپیمایی ضد حجاب اجباری
راهپیمایی ضد حجاب اجباری

در آن روز در حالی که برف می‌بارید، ۱۵ هزار نفر در این تظاهرات شرکت کردند و نماینده‌ای نیز به خانۀ آیت‌الله طالقانی فرستادند. از طرف دیگر جمعیت تظاهرات‌کنندگان به سمت کاخ نخست‌وزیری حرکت کرد تا با مهندس بازرگان دیدار کند. در جلوی کاخ نخست‌وزیری چند تن از زنان به نمایندگی از معترضین سخنرانی کردند و بعد از آن گارد انقلابی برای متفرق‌کردن معترضین، شلیک هوایی کردند. پس از آرام‌شدن شرایط، نمایندگان زنان در دیدار با نخست‌وزیر از او تقاضا کردند «به‌عنوان رییس دولت اجازه ندهد زنان ایران به دوران قرون وسطایی بازگردند» (به نقل از روزنامه کیهان).

دو روز بعد (۱۹ اسفند ۵۷) استادان زن دانشگاه تهران به همراه زنان روشنفکر و گروهی از زنان هنرمند، تجمع دیگری را سازماندهی کردند. هزاران زن در کاخ دادگستری و اطراف آن جمع شدند و شعار «رهبر ما خمینی / مرام ما آزادی» سر دادند. نکتۀ جالب این است که زنانی که به حجاب اجباری اعتراض داشتند، چنین شعاری سر دادند. در این تجمع هما ناطق (استادیار رشته تاریخ دانشگاه تهران) بیانیۀ سازمان ملی دانشگاهیان ایران را قرائت کرد.

در این بیانیه آمده بود: «ما مخالف حجاب نیستیم بلکه مخالف تحمیل آن هستیم، ما معتقدیم که تجاوز به حقوق و آزادی زن، تجاوز به حقوق و آزادی همگان است. زنان بی‌حجاب هرگز به زنان باحجاب توهین نکرده‌اند بنابراین ما خواستار احترام متقابل هستیم».

تظاهرات دوم این روز توسط گروهی از زنان شاغل در وزارت خارجه و تعدادی از هنرپیشگان زن تئاتر ایران و دیگر وزارتخانه‌ها در مقابل ساختمان وزارت خارجه انجام شد و بیانیه‌ای خطاب به مهندس بازرگان خوانده شد که در آن درخواست شده بود زن و مرد باید حقوق برابر داشته باشند. سومین تظاهرات این روز توسط دانش‌آموزان ۶تا از دبیرستان‌های تهران برگزار شد که از صبح کلاس‌های خود را تعطیل کرده بودند و به صورت دسته‌جمعی رهسپار دانشگاه تهران شدند.

راهپیمایی ضد حجاب اجباری
راهپیمایی ضد حجاب اجباری

به غیر از تهران، در شهرهای سنندج، اصفهان، آبادان، تبریز، شیراز، رشت، اهواز، مشهد، مسجدسلیمان، آمل و اندیمشک نیز انجام شد، اما جمعیت معترضین در این شهرها بسیار کمتر از تظاهرات تهران بود. برای مثال در سنندج صدها تن به خیابان آمدند یا در اصفهان ۵۰ نفر و در آبادان ۱۰۰ نفر. این را هم در نظر داشته باشیم که عموما قشر کارمندان و دانش‌آموزان در میان این معترضین بودند و به قانون حجاب اجباری اعتراض داشتند.

اتفاقی که باعث شد همچنان این اعتراضات ادامه پیدا کند، این بود که تظاهرات زنان در این دو روز، آنچنان که باید و شاید در رادیو و تلویزیون ایران نمایش داده نشد و همین باعث شد که زنان معترض نگران شوند که اعتراضات آنها با سانسور مواجه شده است. در نتیجه در ۲۰ اسفند دوباره خیابان‌ها شلوغ شد و زنان به تظاهرات آمدند. این بار صادق قطب‌زاده، رییس وقت صداوسیما، مجبور شد به میان معترضین بیاید و توضیح دهد که چرا تظاهرات روزهای پیش پخش نشد. توضیح او این بود که امکانات فنی کافی در اختیار صداوسیما نبود و این توضیح زنان را قانع نکرد.

روز ۲۱ اسفند آخرین روز اعتراضات خیابانی به حجاب اجباری بود. در این روز که زنان از اصناف مختلف در آن شرکت کرده بودند، مقصد تظاهرات میدان آزادی بود. در بیانیه‌ای که در این روز قرائت شد، آمده که این زنان از حملۀ «مرتجعین» که در روزهای گذشته به مخالفان حجاب اجباری شده، شکایت دارند. سپس این جمعیت به سمت ساختمان صداوسیما رفتند، اما در آنجا با گروه فشاری متشکل از زنان که بعدها به گروه «زهرا خانم» معروف شدند، روبه‌رو شدند و اعتراضات به خشونت کشیده شد.

صادق قطب‌زاده و زهراخانم
صادق قطب‌زاده و زهراخانم

عقب‌نشینی حکومت از طرح حجاب اجباری

بعد از این اعتراضات در چند روز متوالی، حکومت از طرح اجباری عقب‌نشینی کرد، مخصوصا که در نزدیکی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ بودند و نیاز به حداکثر رأی برای مقبولیت نظام وجود داشت. برای نمونه کمیتۀ مرکزی انقلاب اسلامی تهران در ۱۸ اسفند ۵۷ رسما بیانیه‌ای صادر کرد و در آن هشدار داد که هر کسی که به خاطر پوشش زنان، آنها را مورد آزارواذیت قرار دهد، مجازات خواهد شد. میرشمس شهشهانی، اولین دادستان تهران، نیز اعلام کرد که مزاحمت برای زنان به هر بهانه‌ای (حتی به‌عنوان تذکر پوشش) جرم است.

عباس امیرانتظام، معاون نخست‌وزیر وقت، در مصاحبه‌ای نظر خود و دولت را در مورد حجاب اجباری اینگونه توضیح داد: «بدیهی است که نخست وزیر [= مهندس بازرگان] و خانواده ایشان از قدیم طرفدار و مشوق و مقید به حجاب در حد معمولی و عملی و صحیح و اسلامی آن بوده‌اند. ولی ایشان و همۀ آقایان وزرا معتقد و عامل به آیۀ کریمه لااکراه فی‌الدین می‌باشند… اعلام صریح دو روز قبلِ آیت‌الله خمینی که احدی حق تعرض و مزاحمت برای خانم‌ها ندارد، موید عمل دولت بر عدم الزام خانم‌های کارمند و مراجعین به ادارات می‌باشد».

آیت‌الله سیدمحمود طالقانی نیز در مصاحبه‌ای با رادیو و تلویزیون گفت «اسلام و قرآن می‌خواهد زن حفظ شود، مسئله این است که هیچ اجباری در کار نیست، مسئلۀ چادر مطرح نیست، مسئله حجاب یکی از مظاهر این حرکت انقلابی است. کسی در این راهپیمایی‌ها، خانم‌ها، خواهران و دختران ما را مجبور نکرد که باحجاب یا بی‌حجاب بیایند… باز هم هیچ کس اجباری در این کار نکرده است… حضرت آیت‌الله خمینی نیز اجبار و یا به شکل اکراه بیان نکردند… هیچ کس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمی‌کند».

حال خیلی‌ها منتظر بودند که ببینند نظر آیت‌الله خمینی در مورد حجاب اجباری و اظهارات آیت‌الله طالقانی چیست. روز ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ روزنامۀ اطلاعات نظر آیت‌الله خمینی را در یک جمله به نقل از او اطلاع‌رسانی کرد: «همان نظراتی که آقای طالقانی فرمودند، مورد نظر من است و صحیح است». ابوالحسن بنی‌صدر نیز چند روز بعد اعلام کرد «معیار، اندیشه و تقوای زن است نه جسم او، در این صورت موی زن با موی مرد چه فرقی دارد».

مواضع رسمی مسئولین جمهوری در این چند روز آنچنان تغییر کرد و بر ضد حجاب اجباری شد که اتحادیۀ حقوق‌دانان زن ایران اطلاعیه‌ای صادر کرد و در آن از زنان معترض دفاع کرده و همچنین از «حضرات آیات عظام و دولت موقت جناب آقای مهندس بازرگان که با درایت سیاسی و انقلابی خود، عدم اجباری بودن حجاب را اعلام نمودند» سپاسگزاری کرد.

راهپیمایی ضد حجاب اجباری
راهپیمایی ضد حجاب اجباری

تغییر تاکتیک حاکمیت در مواجهه با مخالفان حجاب اجباری

اولین کاری که حکومت در مقابله با معترضان انجام داد، استفاده از «دارودستۀ زهراخانم» برای به‌خشونت‌کشیدن اعتراضات در ۲۱ اسفند بود. اما تاکتیک بعدی که موفق‌تر از اولی بود، راهپیمایی صدها‌هزار تن از مدافعان حجاب اجباری در خیابان‌ها بود. این راهپیمایی به مخالفان حجاب اجباری نشان می‌داد که حجاب اجباری طرفداران زیادی در جامعه دارد. البته یک نکته را هم باید اینجا در نظر داشت و آن اینکه جامعۀ ایران در آن ایام، جامعۀ ملتهبی بود.

یکی از ویژگی‌های جامعه‌های ملتهب این است که «لشکرکشی خیابانی» در آن کار آسانی است و به‌راحتی می‌توان جمعیت‌های زیاد را در خیابان‌ها به راه انداخت. جامعه وقتی به حد آرامش می‌رسد، دیگر این لشکرکشی‌ها کار آسانی نیست. در هر صورت در این لشکرکشی‌های خیابانی، تعداد طرفداران حجاب اجباری بیشتر از مخالفان حجاب اجباری بود. هم تعداد مخالفان حجاب اجباری کمتر بود و هم اینکه تظاهرات آنها تداوم پیدا نکرد.

بزرگترین تظاهرات مخالفین حجاب اجباری در ۱۷ اسفند بود که ۱۵هزار نفر در آن شرکت داشتند، در حالی که تظاهرات ۲۵ اسفند که به دست موافقین حجاب اجباری تشکیل شد، صدها هزار نفر در آن مشارکت داشتند. در تجمع ۲۵ اسفند، افراد هم از عملکرد حکومت اسلامی و هم از عملکرد صداوسیما دفاع کردند و خانم گوهرالشریعه دستغیب نماینده انجمن اسلامی زنان معلم در حمایت از حجاب اسلامی زنان و حمایت از عملکرد صادق قطب‌زاده در رادیو و تلویزیون سخنرانی کرد.

البته این نکته را هم باید در نظر داشت که اعتراضات به حجاب اجباری قبل از تظاهرات ۲۵ اسفند به دو علت فروکش کرده بود. علت اول این بود که اکثر شخصیت‌های سیاسی چه چپ، چه ملی و چه حکومتی اعلام کرده بودند که ادامۀ تظاهرات به دلیل آنکه «نیروهای ضدانقلاب و عوامل رژیم سابق» آن را هدایت می‌کنند و سوار موج شده‌اند، اشتباه است. حتی روزنامه کیهان که در آن زمان عمدتا توسط روشنفکران چپ غیرمذهبی اداره می‌شد نیز از همین تز دفاع می‌کرد.

در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ در صفحۀ اول روزنامه کیهان مقاله‌ای باعنوان «تظاهرات زنان کافیست» منتشر شد که در آن آمده: «دشمن می‌خواهد… جنگ داخلی را جامۀ عمل بپوشاند. این چشم اسفندیار که اگر امپریالیسم تیرش به آن اصابت کند آینده‌ای تیره پیش روی مردم ایران قرار می‌گیرد… باید صادقانه و با صدای بلند گفت اگر تظاهرات زنان تا دیروز درست بود از امروز در شرایط کنونی غلط است و ادامۀ بی‌منطقش خیانت، بله خیانت است».

راهپیمایی ضد حجاب اجباری
راهپیمایی ضد حجاب اجباری

واکنش افراد مشهور و سازمان‌های انقلابی (اعم از چپ و اسلامی) به این ماجرا

سیمین دانشور در آن زمان در مورد مسئلۀ حجاب چنین می‌گوید: «ما هروقت توانستیم این خانۀ ویران را آباد کنیم اقتصادش را سروسامان دهیم کشاورزی‌اش را به جایی برسانیم، حکومت عدل و آزادی را برقرار سازیم، هر وقت تمامی مردم این سرزمین سیر و پوشیده و دارای سقفی امن بر بالای سرشان شدند و از آموزش‌وپرورش و بهداشت همگانی بهره‌مند گردیدند می‌توانیم به سراغ مسائل فرعی و فقهی برویم،… و به سر و وضع زنان بپردازیم».

یکی دیگر از زنان نویسنده به نام قدسی قاضی‌نور طی مقاله‌ای در روزنامه کیهان می‌نویسد: «برای زنان عروسکی که تمام فکرشان، خواسته‌شان و وقتشان صرف زیباترشدن بوده، روسری کار نهایی است؟… با بستن یک روسری فکر نکنیم که زنان و دخترانمان از حالت عروسکی به در می‌شوند، نه… آیا وجود ندارند زنانی که با زنانه‌ترین و بدن‌نماترین لباس‌ها یک روسری روی سر دارند؟… بیایید کاری کنیم که مسئله‌ای به نام زن وجود نداشته باشد».

سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در بیانیه‌ای در مورد حجاب اعلام کرد: «زنان زحمتکش نه خواستار بی‌بندوباری به نام آزادی و برابری بلکه خواهان برابری واقعی زن و مرد هستند… نمایندگان وابسته به سرمایه‌های بزرگ و انحصارات امپریالیستی می‌کوشند تا با مخالفت با مسئله حجاب، خود را طرفدار آزادی، بخوان بی‌بندوباری زنان، قلمداد کنند. دفاع آنان از آزادی، دفاع از فحشا و دفاع از اعتیاد و برپایی عشرتکده و متجلی فرهنگ سرمایه‌داری است».

سازمان مجاهدین خلق ایران نیز طی اعلامیه‌ای اعلام می‌کند: «دنبال‌گیری مسائلی که در شرایط کنونی از مسائل اصلی جامعه و جنبش ما نمی‌باشد به هر نحوی که باشد موجب انحراف از مسیر و به‌بیراهه‌رفتن نیروها و انرژی‌ها شده و فرصت و زمینه‌هایی برای توطئه و تحرکات ضدانقلاب فراهم خواهد نمود و از جمله است درگیری‌هایی که این روزها در مورد حجاب ایجاد شده… بایستی با اصلی و فرعی کردن موضوع مبارزه، تمام نیروها را علیه امپریالیسم و پایگاه‌های امپریالیستی بسیج نموده و خشم مقدس انقلاب را صرفا نثار آنها کرد».

نتیجه‌گیری

در این یادداشت سعی کردم اتفاقات روزهای ابتدای انقلاب و کشمکش‌ها بر سر ماجرای حجاب اجباری را توضیح دهم. نکتۀ مهم این کشمکش‌ها این است که تقریبا همه روشنفکران و سازمان‌های انقلابی تصریحا یا تلویحا از حجاب اجباری حمایت کرده بودند و این حمایت حتی فقط از طرف مردان و تحمیلی به زنان نبود، بلکه بسیاری از زنان از جمله سیمین دانشور و مریم فیروز نیز جزو حامیان حجاب اجباری بودند. خلاصه اینکه همانطور که کشف حجاب در ۱۳۱۴ یک‌شبه رخ نداد، اجباری‌شدن حجاب هم در ۱۳۵۷ صرفا با زور حکومت رخ نداد؛ بلکه پشتوانۀ مردمی و روشنفکری داشت.

منابع

  • کتاب حجاب و روشنفکران، نوشته نوشین احمدی خراسانی
  • آرشیو نشریه کیهان در سال ۱۳۵۷





پروندۀ چه شد که حجاب اجباری شد…

۱ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت اول

۲ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت دوم

۳ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت سوم

۴ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت چهارم

۵ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت پنجم

۶ . حجاب پس از اجباری‌شدن؛ حجاب در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰

۷ . حجاب اجباری به‌مثابۀ نظم اجتماعی

۸ . حجاب در دهۀ هشتاد و نود

مطالب مرتبط...

جنبش حقوق زنان و حجاب

چه شد که حجاب اجباری شد؟ (قسمت دوم)

15 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه در مطلب پیشین (چه شد که حجاب، اجباری شد؟ قسمت اول)، به مسئلۀ «کشف حجاب» در دورۀ پهلوی اول پرداختیم. این پدیده آن‌قدر در طول تاریخ معاصر ایران اهمیت دارد که شاید کمتر فعال سیاسی و اجتماعی در مورد آن

ادامه مطلب »
زنان مجاهدین خلق و حجاب اجباری

چه شد که حجاب اجباری شد؟ (قسمت سوم)

16 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه در قسمت قبلی این مجموعه‌یادداشت (چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت دوم) به اتفاقات بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ پرداختم. دیدیم که در این سال‌ها با خروج رضاشاه از کشور و از بین رفتن نظام پلیسی و امنیتی او،

ادامه مطلب »
حجاب اجباری در ادارات - اخراج زنان از ارتش

چه شد که حجاب اجباری شد؟ (قسمت پنجم و آخر)

15 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه یک‌سال‌ونیم بعد از ماجراهای اسفند ۵۷، بالأخره در تابستان ۱۳۵۹ حجاب اجباری شد؛ هنگامی که انقلاب فرهنگی سبب بستن دانشگاه‌ها شده بود و مدارس نیز به خاطر تابستان تعطیل بود و بسیاری از مطبوعات بسته شده بودند و بسیاری از

ادامه مطلب »
حجاب الهه کولایی طاهره رضازاده مرضیه دباغ در مجلس

حجاب پس از اجباری‌شدن: حجاب در دهه‌های 1360 و 1370

14 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه دولت جمهوری اسلامی در تابستان۱۳۵۹ اعلام کرد که همۀ زنان ایرانی باید حجاب را رعایت کنند. اما همچنان حجاب اجباری به صورت قانون درنیامده بود. زیرا اگر رییس‌جمهور و دولت تغییر می‌کرد، می‌توانست حجاب اجباری را نیز از بین ببرد.

ادامه مطلب »
روحانیت و مسئله حجاب شرعی و اجباری

مسئلۀ پوشش در کشاکش اخلاق و حقوق (1)

10 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. تفکیک هنجار اخلاقی و قانونی برای تحلیل و واکاوی مسئلۀ حجاب اجباری، در بادی امر به نظر لازم می‌رسد که به تفکیک میان دو سطح و لایۀ هنجارین تصدیق کنیم. بدون این تصدیق، راه برای بسیاری گفت‌وگو‌ها بسته می‌شود. مراد از

ادامه مطلب »
هیس دانشگاه فریاد نمی‌زند - اندیشکده هاتف

گزارش نشست «هیس! دانشگاه فریاد نمی‌زند»

19 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. سه‌شنبه ۴ بهمن1401 نشستی به همت اندیشکده هاتف در خانۀ اندیشه‌ورزان با حضور دکتر مقصود فراستخواه و دکتر ابراهیم آزادگان برگزار شد. موضوع این نشست نقش دانشگاه در بحران‌های اجتماعی-سیاسی جامعۀ ایران بود. دکتر آزادگان در ابتدا از اهمیت دانشجویان در

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اندیشکده هاتف

© ۱۳۹۷ – تاکنون | اندیشکده هاتف