بایگانی برچسب برای: تاریخ معاصر ایران

ایران در دوره گذار به مدرنیته. (این تصویر باکمک هوش مصنوعی ساخته شده است.)

مقدمه

همه شنیده‌ایم که رضاخان با کودتا بر تخت قدرت نشست و به سلسله قاجار پایان داد. اما شاید کمتر از خودمان پرسیده باشیم چنین فردی که با زور به قدرت می‌رسد، چگونه نزدیک به دو دهه پادشاه ایران باقی می‌ماند و در آخر هم نه به دست مردم، بلکه با دخالت دولت‌های خارجی از قدرت کنار می‌رود. به نظر می‌رسد حکومت رضاخان از نوعی مشروعیت در جامعه ایران برخوردار بود؛ اما تا شرایط سال‌های حول‌وحوش ۱۲۹۹ (سال کودتای رضاخان) را در نظر نگیریم، نمی‌توانیم علت مشروعیت حکومت او را درک کنیم.

ادامه مطلب
زنان مجاهدین خلق و حجاب اجباری

مقدمه

در قسمت قبلی این مجموعه‌یادداشت (چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت دوم) به اتفاقات بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ پرداختم. دیدیم که در این سال‌ها با خروج رضاشاه از کشور و از بین رفتن نظام پلیسی و امنیتی او، گرایش به چادر مشکی دوباره در ایران رشد کرد. همچنین دیدیم که دولت مصدق بنا به برخی مصلحت‌ها از جمله اینکه همراهی گروه‌های مذهبی محافظه‌کار را با خود داشته باشد، از حق رأی زنان دفاع نکرد. وقتی مصدق چنین تصمیمی گرفت، برخی از رهبران نهضت فداییان اسلام (یک گروه مسلحانه طرفدار اسلام به‌رهبری مجتبی نواب صفوی که از سال ۱۳۲۰ شکل گرفته بود) از مصدق خواستند که نماز جماعت در ادارات و وزارتخانه‌ها برگزار شود و حجاب در سراسر کشور اجباری گردد و مشروبات الکلی نیز ممنوع و کارمندان زن هم از سازمان‌های دولتی اخراج شوند.

واضح بود که مصدق به چنین خواسته‌هایی تن نمی‌دهد. فداییان اسلام هم در پاسخ به بی‌توجهی مصدق به خواسته‌های آنان، سعی کردند فشارهایی به دولت وارد کنند تا اقتدار آن را تضعیف کنند. از جملۀ این فشارها تشکیل گروهی به اسم «جمعیت پلیس‌های مخفی اسلام» بود که کار اصلی‌شان ایجاد آشوب و حمله به مغازه‌ها و زنان بی‌حجاب، تحت عنوان «مبارزه با فحشا، بی‌حجابی و مشروبات الکلی» بود. در این قسمت می‌خواهم به این پرسش بپردازم که «چرا در کشوری که در دهۀ ۱۳۳۰ شمسی هیچ درخواست عمومی برای حجاب اجباری وجود ندارد، در سال ۱۳۵۷ حجاب اجباری می‌شود و هیچ تشکل و حزب سیاسی تأثیرگذاری با حجاب اجباری مخالفت نمی‌کند و حتی بسیاری از روشنفکران نیز از این امر دفاع می‌کنند؟».

ادامه مطلب
جنبش حقوق زنان و حجاب

مقدمه

در مطلب پیشین (چه شد که حجاب، اجباری شد؟ قسمت اول)، به مسئلۀ «کشف حجاب» در دورۀ پهلوی اول پرداختیم. این پدیده آن‌قدر در طول تاریخ معاصر ایران اهمیت دارد که شاید کمتر فعال سیاسی و اجتماعی در مورد آن اظهارنظر نکرده باشد. دو نمونه از این اظهارنظرها را در اینجا ذکر می‌کنم. اولی از آیت‌الله خمینی که در هفدهم دی‌ماه 1357 (سالروز کشف حجاب)، حدود دو ماه مانده به پیروزی انقلاب که می‌گوید: «من یادم هست (هر کس سنش به سن ماهاست یادش هست) که هفده دی چه شرارتی کرد این آدم [رضاشاه]. چقدر به این ملت فشار آورد. چه اختناقی ایجاد کرد».

اظهارنظر دوم از محمدرضا پهلوی که بعد از نشستن بر تخت سلطنتی، رفتار قلدرمنشانۀ پدرش در این زمینه را این‌گونه نکوهید: «عاقلانه آن بود که اقدامات اصلاحی با رویۀ دموکراتیک تعقیب شود تا نتایج عالی‌تری عاید کشور گردد… همین که پدرم از ایران خارج شد در اثر پاشیدگی اوضاع در دوران جنگ جهانی دوم، بعضی از زنان مجدداً به وضع اول خود برگشتند و از مقررات مربوط به کشف حجاب عدول کردند. ولی من و دولت از این تخطی چشم‌پوشی کردیم». در یادداشت کنونی می‌خواهیم به اتفاقات مرتبط با حجاب در دوران ابتدایی سلطنت محمدرضا پهلوی (بین سال‌های 1320 تا 1332) بپردازیم.

ادامه مطلب