تفکر انتقادی و تفکر طراحی

مقدمه:

تفکر نقادانه (Critical Thinking)، محوری است که هر چه می‌‌گذرد نقش محوری‌‌تری در حوزۀ آموزش و تربیت دانشگاهیان پیدا می‌‌کند. علی‌رغم اختلاف‌نظر‌های بسیاری که دربارۀ تعریف تفکر نقادانه وجود دارد، اما با این حال جنبه‌‌های مشترکی را می‌‌توان میان تعاریف مختلف تفکر نقادانه یا تفکر انتقادی پیدا کرد. هدف تفکر نقادانه، درک دقیق و موشکافانۀ ادعا‌هایی است که در مورد مسائل مختلف مطرح می‌‌شود. اگر بخواهیم بنا بر اصطلاحات نسبتاً سنتی و نادقیقی که در مورد مغز به کار می‌‌رود سخن بگوییم، تفکر نقادانه نیم‌کرۀ چپ مغز ما را به‌خوبی درگیر خودش می‌‌کند. در تفکر نقادانه قرار است مفاهیم را به‌خوبی از یکدیگر تمییز دهیم و ارتباط میان‌ آن‌‌ها را به شکلی مستند، مدلل و عقلانی واکاوی کنیم.

از طرف دیگر، تفکر طراحی الگوی تفکر دیگری است که می‌کوشد کل‌‌نگرتر، خلاقانه‌‌تر و کمی شهودی‌‌تر باشد. تفکر طراحی به دنبال آن است که با دست‌‌یافتن به درکی نزدیک‌تر با تجارب انسانی، به بهبود تجربیات انسان‌‌ها کمک کند. از این جهت، تفکر طراحی به‌شدت تجربه‌‌گرا است و پاگذاشتن در میدان عمل شرط لازم ورود به قلمرو تفکر طراحی است. نمی‌توان در برج عاج نشست و از تفکر طراحی سخن گفت. برای کاربست تفکر طراحی، لازم است که آستین‌‌هایمان را بالا بزنیم؛ آماده شویم تا کاری را انجام دهیم؛ با افراد مختلفی سخن بگوییم؛ منشأ پنهان و بعضاً نادانستۀ حرف‌ها را شناسایی کنیم و به سراغ انگیزه‌‌ها، درد‌ها و لذت‌ها برویم. بدون رجوع به تجربۀ زیسته، کاربست تفکر طراحی ممکن نیست.

ادامه مطلب