یادداشت‌ها

مشترک خبرنامه هاتف شوید

هاتف‌نامه

نامه‌های ما به شما، برآمده از اندیشه‌های ماست.

چه شد که حجاب اجباری شد؟ (قسمت دوم)

15 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است.

مقدمه

در مطلب پیشین (چه شد که حجاب، اجباری شد؟ قسمت اول)، به مسئلۀ «کشف حجاب» در دورۀ پهلوی اول پرداختیم. این پدیده آن‌قدر در طول تاریخ معاصر ایران اهمیت دارد که شاید کمتر فعال سیاسی و اجتماعی در مورد آن اظهارنظر نکرده باشد. دو نمونه از این اظهارنظرها را در اینجا ذکر می‌کنم. اولی از آیت‌الله خمینی که در هفدهم دی‌ماه 1357 (سالروز کشف حجاب)، حدود دو ماه مانده به پیروزی انقلاب که می‌گوید: «من یادم هست (هر کس سنش به سن ماهاست یادش هست) که هفده دی چه شرارتی کرد این آدم [رضاشاه]. چقدر به این ملت فشار آورد. چه اختناقی ایجاد کرد».

اظهارنظر دوم از محمدرضا پهلوی که بعد از نشستن بر تخت سلطنتی، رفتار قلدرمنشانۀ پدرش در این زمینه را این‌گونه نکوهید: «عاقلانه آن بود که اقدامات اصلاحی با رویۀ دموکراتیک تعقیب شود تا نتایج عالی‌تری عاید کشور گردد… همین که پدرم از ایران خارج شد در اثر پاشیدگی اوضاع در دوران جنگ جهانی دوم، بعضی از زنان مجدداً به وضع اول خود برگشتند و از مقررات مربوط به کشف حجاب عدول کردند. ولی من و دولت از این تخطی چشم‌پوشی کردیم». در یادداشت کنونی می‌خواهیم به اتفاقات مرتبط با حجاب در دوران ابتدایی سلطنت محمدرضا پهلوی (بین سال‌های 1320 تا 1332) بپردازیم.

جنبش حقوق زنان و حجاب
جنبش حقوق زنان و حجاب

مواضع نیروهای مذهبی محافظه‌کار

همان‌طور که در گفته‌های محمدرضا پهلوی دیدیم، او اصراری به اجرای قانون «کشف حجاب» نداشت و این یعنی اینکه با پایان سلطنت رضاشاه، این قانون هم به انتهای عمر خود رسید. بعد از خروج رضاشاه از کشور، حجاب دوباره به جامعه برگشت و بسیاری از مغازه‌ها اعلام کردند که به خانم‌های بی‌حجاب جنس نمی‌فروشند. با رفتن رضاشاه، گویی سد بزرگی که جلوی جریان آبی را گرفته بود فروریخت. مردم متوجه شدند دیگر از نظام پلیسی رضاشاه خبری نیست و می‌توانند آزادانه هر چه مایل‌اند بگویند و بنویسند. زنان هم که به زور چادر از سرشان برداشته شده بود، دوباره همان چادرهای سیاه را به سر کردند.

دو تن از روحانیان به نام‌های حاج آقا حسین بروجردی (که چند سال بعد مرجعیت عامۀ شیعیان را بر عهده گرفت) و حاج سید محمدتقی خوانساری در مورد لزوم حجاب و تحریم بی‌حجابی فتوا صادر کردند. آیت‌الله کاشانی هم از رفتار مأموران شهربانی نسبت به زنان محجبه شکایت می‌کند. کارزار شکایت از مأموران تا بدانجا بالا می‌گیرد که عده‌ای حتی خواستار محاکمۀ مأمورانی می‌شوند که در جریان کشف حجاب، زنان محجبه را مورد آزار قرار داده بودند.

آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی (معروف به حاج‌آقا حسین قمی) -که در تیر ماه 1314 به دنبال سیاست‌های تغییر لباس، به پیشنهاد علمای مشهد به تهران آمده بود تا با رضاشاه مذاکره کند، اما به دستور رضاشاه در حصر خانگی قرار گرفت و ممنوع‌الملاقات شد- از دولت ایران خواست که سه کار انجام دهد:

1 . چادر را برای زنان ایران آزاد اعلام کند؛

2 . مدارس مختلط را تعطیل کند؛

3 . آموزش شرعیات مذهبی را در برنامه‌های ابتدایی و متوسط دانش‌آموزان دختر بگنجاند.

دولت وقت به خاطر جو ضد رضاشاه که بر کشور حاکم بود، مجبور شد که هر سه درخواست آیت‌الله قمی را بپذیرد. در آن سال‌ها نیروهای مذهبی «کشف حجاب» را به‌عنوان یک اقدام ننگین توصیف می‌کردند. برای مثال آیت‌الله خمینی در کتاب «کشف‌الاسرار» که در سال 1323 منتشر شد، نوشت: «این کشف حجاب ننگین برای کشور ضررهای مادی و معنوی دارد و به قانون خدا و پیغمبر حرام است». در حقیقت بعد از سال 1320 و خروج رضاشاه از کشور، حجاب فراگیرتر شد.

مواضع جنبش زنان

اما جریان فکری دیگری نیز در کشور وجود داشت که طرفدار حقوق زنان و «کشف حجاب» بود. یکی از این افراد صدیقه دولت‌آبادی بود که بعد از 20 سال که از توقف مجلۀ «زبان زنان» می‌گذشت، انتشار آن را در سال 1321 از سر گرفت و هدفش از انتشار مجدد این مجله را این‌چنین اعلام کرد که «آزادی زنان دستخوش این و آن شده» و به همین دلیل دوباره وارد «میدان مبارزه» شده است. صدیقه دولت‌آبادی در زمان پهلوی اول پست حکومتی داشت و رضاشاه او را به ریاست «کانون بانوان ایران» برگزیده بود.

اما به‌غیر از دولت‌آبادی، نجمه علوی (از بنیان‌گذاران تشکیلات زنان حزب توده ایران) نیز در این مقطع نگران «آزادی زنان» بود. اولین نشست این گروه زنانه در خرداد 1322 بود و علوی در خاطرات خود آورده که دغدغۀ افراد حاضر در این جلسه، چگونگی مقابله با فشار سنت‌گرایان متعصب در بازگشت حجاب اجباری و جلوگیری از تحصیل دختران است. علوی در خاطرات خود می‌نویسد «[برخی از این سنت‌گرایان] تحصیل دختران در دبیرستان و دانشگاه را خلاف اسلام می‌دانستند».

روزنامه ترقی (که جزو روزنامه‌های تعطیل‌شدۀ دورۀ رضاشاه بود و بعد از 1320 دوباره منتشر می‌شد) در تیرماه 1323 نوشت: «از دورۀ دیکتاتوری [رضاشاه] دو چیز باقی مانده بود که کفارۀ گناهان شاه سابق محسوب می‌شود، یکی تعلیمات دخترانه و یکی اتحاد لباس و کشف حجاب و این دو هم در دورۀ دموکراسی [یعنی بعد از سال 1320] از بین رفت». همچنین در این ایام روزنامۀ ترقی به اطلاعیه‌ای اشاره می‌کند که در قم توزیع کرده‌اند و در آن از مردم درخواست شده دختران خود را به رعایت حجاب ملزم کنند. این روزنامه انتشار این اطلاعیه را یک سیر ارتجاعی می‌داند و از مردم می‌خواهد که مواظب این جریان باشند.

یکی از نگرانی‌های طرفداران حقوق زنان در این دوران این است که زنان بی‌حجاب مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند تا تسلیم فضای رعب‌ووحشت شوند و به «حجاب» بازگردند. با نگاهی به نوشته‌ها و گفته‌های طرفدار حقوق زنان، می‌توانیم متوجه شویم که دغدغۀ اصلی این جریان در رابطه با بحث «کشف حجاب» نه «انتخاب آزاد زنان» بلکه بحثی «تجویزی» برای تغییر و تحول ساختار سنتی جامعه بود و قصد این جریان نوسازی ساختار جامعه بود.

پاسداشت سالگرد «کشف حجاب»

یکی از اقداماتی که طرفداران حقوق زنان در این دوران می‌کنند، پاسداشت روز 17 دی (روز «کشف حجاب») است تا به زنان یادآوری کنند دستاوردی که تا آن روز به دست آورده‌اند، نباید از بین برود. در آذرماه سال 1321 در مجلۀ «زبان زنان» مطلبی با عنوان «از مادرم فکر می‌کردم» منتشر شد که در آن آمده: «نکته‌سنجان، افتادگی زن را بدبختی بزرگی برای جامعۀ ایرانی تشخیص داده و رفع حجاب را آرزومند بودند، تا زنان شجاعت فطری خود را به دست آورده؛ در میدان زندگی تکیه‌گاه شوهر شوند… روز مقدس 17 دی که یادگار سال 1314 و تنها سعادتی است که در قرون متمادی نصیب جامعۀ ایرانی شده، پایداری‌اش بسته به فداکاری  نیک‌رفتاری بانوان است».

در سال‌های 1322 و 1323 روز 17 دی همزمان با ایام عزاداری ماه محرم شده بود و به همین دلیل کانون بانوان ایران در آن دو سال اعلام کرد که «به احترام ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام جشن 17 دی برگزار نمی‌شود». این نکته از این جهت اهمیت دارد که نباید جنبش طرفداران حقوق زنان را جنبشی ضددینی یا ضداسلامی بدانیم. این را به‌راحتی می‌توان در بسیاری از نوشته‌های مجلۀ «زبان زنان» و روزنامۀ ترقی تشخیص داد.

برای مثال در فروردین 1324 در بیانیه‌ای در نشریۀ «زبان زنان» آمده: «عاشقان ترقی بانوان… به هر دری پناه می‌بردند، هیولایی از جهل در کمین نشسته می‌دیدند… تا آن که اتفاقاً دو شخصی که جرئت و شهامت را به اعلی درجه رسانده بودند هم‌عصر واقع شدند و بلکه با یکدیگر روبه‌رو گشتند. آن دو نفر احکام و قوانین دین مقدس اسلام را ورق زدند و دیدند زن که مادر پدر است همان حق را در عالم انسانیت دارد که جنس مذکر آن را داراست. در همین اوان بود که در ترکیه و ایران نهضت مهمی روی داد و به‌همت پیشوایان دو کشور، زنان مسلمان را از نعمت آزادی برخوردار نمودند». در نتیجه می‌بینیم که بسیاری از ستایش‌کنندگان روز 17 دی، حداقل در ظاهر نویسندگان و افراد ضد اسلامی نبودند.

ماجرای آذربایجان و تأثیر آن بر مسئلۀ زنان

در این بین، اتفاقی در آذربایجان و کردستان رخ می‌دهد که بر روند جریان مسئلۀ حجاب تأثیر گذاشت. در سال 1323 حزب دموکرات کردستان که به تازگی تأسیس شده بود، «جمهوری دموکراتیک خودمختار» را تشکیل می‌دهد و حزب دموکرات آذربایجان نیز در 1324 خواستار خودمختاری آذربایجان به‌عنوان بخشی از ایران می‌شود. حزب دموکرات آذربایجان بخش زنان را با نام «تشکیلات زنان آذربایجان» تأسیس و کنفرانسی را در تبریز با شرکت 300 زن در 1324 برگزار می‌کند.

در بخشی از مصوبۀ این کنفرانس آمده است: «ما به خاک مقدس سرزمینمان آذربایجان قسم می‌خوریم که… تا آخرین نفس برای رهایی زنان ستم‌دیدۀ ایران که در زنجیرهای بی‌عدالتی و اسارت زندگی می‌کنند مبارزه می‌کنیم». با تشکیل حکومت ملی آذربایجان در 1324 زنان آذربایجان برای اولین‌بار در انتخابات مجلس ملی شرکت کردند و حکومت ملی آذربایجان حقوق مساوی با مردان را در تمام شئون اجتماعی به آنان اعطا کرد، و برای کار برابر زنان و مردان، مزد برابر در نظر گرفته شد.

فعالان زن در تهران نیز این اتفاقات آذربایجان را رصد می‌کردند. فاطمه سیاح (استاد ادبیات و از بنیان‌گذاران کانون بانوان در وزارت فرهنگ) در مقاله‌ای با عنوان «درس عبرت از وقایع آذربایجان» می‌نویسد: «صرف‌نظر از نفوذ بیگانگان [در حوادث آذربایجان] باید با کمال صداقت به این حقیقت باز اعتراف نمود که در هر ناحیه‌ای باید زمینه و کم‌وبیش برای استماع و پذیرفتن تبلیغات سازگار باشد زیرا در فقدان شرایط ممکن نیست هیچ‌گونه نفوذ مثمر ثمر واقع شود… این‌جانب افتخاراً از طرف جمیع خانم‌های اعضای حزب زنان ایران عقاید آنها را چنین ابراز می‌دارد که دولت باید تغییر اساس کشاورزی را با توزیع عادلانۀ اراضی بین زارعین به اجرا گذارد. این اقدام بایستی به همان سرعتی که اینک در آذربایجان به اجرای آن شروع شده است عملی گردد».

به این ترتیب می‌بینیم که فعالان حقوق زنان در این دوران به مباحث کلان سیاسی روی آوردند و صرفاً خودشان را به مسائل زنان محدود نکردند. همچنین دستیابی زنان به حق رأی در آذربایجان باعث شد بحث حق رأی زنان که در تهران از سال 1321 آغاز شده بود پررنگ‌تر شود. در طرف مقابل، نیروهای محافظه‌کار مذهبی مسئلۀ «کشف حجاب» را به «مسئلۀ حق رأی زنان» گره می‌زدند. از طرفی نیز باید به این نکته نیز توجه داشت که چون حق رأی زنان از طرف جمهوری خودمختار آذربایجان اعلام شد، ممکن بود این مسئله در تهران در ارتباط با تجزیه‌طلبی دیده شود.

دولت مصدق و مسئلۀ زنان

حزب زنان ایران که نامش را به «شورای زنان» تغییر داده بود، در سال‌های ملی‌شدن نفت به دفاع از دولت ملی دکتر مصدق پرداخت و در خرداد 1330، هنگامی که دولت ایران به‌منظور ملی‌کردن صنعت نفت، سخت درگیر مسئلۀ خلع‌ید از بریتانیا و مذاکره با نمایندگان انگلیس بود با فرستادن پیامی به «اتحادیۀ بین‌المللی زنان» از نمایندگان بیش از 50 کشور درخواست کرد دعاوی دولت ایران را به گوش دولت‌های خویش برسانند.

علاوه بر حمایت گروه‌های مختلف زنان از سیاست‌های ملی دکتر مصدق، هنگامی که در دی‌ماه 1330 دولت وی، اوراق قرضۀ ملی را منتشر کرد، گروه‌های گوناگون زنان، خرید اوراق قرضۀ ملی را به حرکتی زنانه و شورانگیز تبدیل کردند. به‌طوری که کانون بانوان ایران به رهبری صدیقه دولت‌آبادی، چندین جلسه و گردهمایی به‌منظور تشویق زنان به خرید اوراق قرضه برگزار کرد و به‌طور مستقیم در خرید اوراق قرضه مشارکت کرد.

گروه‌های زنان فقط از دولت دکتر مصدق حمایت نمی‌کردند، بلکه امتیازاتی نیز از دولت او می‌خواستند. یکی از این امتیازات حق رأی زنان بود. در سال 1331 بحث «حق رأی زنان» در لایحۀ انتخاباتی توسط دولت دکتر مصدق مطرح می‌شود، اما با مخالفت روحانیون محافظه‌کار مذهبی و همین طور نیروهای محافظه‌کار سکولار جبهۀ ملی، مادۀ پیشنهادی حق رأی زنان از پیش‌نویس لایحۀ انتخابات حذف می‌شود. در برابر این حذف‌شدن، دو رویکرد در جنبش زنان به وجود می‌آید.

مصداق رویکرد اول را که اعتراض بود می‌توان تشکیلات زنان حزب توده دانست که در دی 1331 در تلگرافی خطاب به سازمان ملل نوشت: «قانون جدید انتخابات، زنان را از حق انتخاب‌کردن و انتخاب‌شدن محروم می‌نماید. ما به نام زنان و مادران ایرانی اعتراض جدی خود را علیه این قانون ابراز داشته، از سازمان ملل متحد می‌خواهیم احترام به منشور ملل متحد و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را مصراً از دولت ایران بخواهد».

مصداق رویکرد دوم را که سکوت است، می‌توان صدیقه دولت‌آبادی دانست که در نامه‌ای به دکتر مصدق می‌نویسد: «آیا عقیدۀ شخص حضرت عالی این است که زنان امروز در مقابل دورۀ اول مشروطیت پست‌تر و محدودتر در انظار بیگانگان باید معرفی شوند؟ چنانچه بفرمایید بلی و صلاح مملکت چنین است، بنده اطاعت نموده، متجاوز از دوهزار نفر زنی که در حوزۀ این‌جانب هستند با منت آن‌ها را بنا به مصلحت وقت، ساکت، نگاه می‌دارم».

نتیجه‌گیری

در این یادداشت به چگونگی و نحوۀ بازخوانی «کشف حجاب» در دوران 1320 تا 1332 پرداختیم. همانطور که دیدیم، «کشف حجاب» توسط گروه‌های مختلف به روش‌های گوناگونی بازخوانی می‌شد و این یعنی اینکه پدیده‌های تاریخی یک بار و برای همیشه رخ نمی‌دهند، بلکه بارها و بارها بازتولید می‌شوند و همچنان سایه‌شان بر سر حوادث آینده خواهد بود. نکتۀ مهمی که در این دورۀ تاریخی در مورد جامعۀ ایران وجود دارد، این است که به‌دلیل جو ضد رضاشاه، حجاب (به معنای چادر) بسیار فراگیر شد و روحانیون صرفاً با پخش‌کردن اطلاعیه تأثیر زیادی روی تصمیم مردم می‌گذاشتند.

منابع

  • تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • حجاب و روشنفکران، نوشتۀ نوشین احمدی خراسانی
  • سیمای زن در کلام امام خمینی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی





پروندۀ چه شد که حجاب اجباری شد…

۱ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت اول

۲ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت دوم

۳ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت سوم

۴ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت چهارم

۵ . چه شد که حجاب اجباری شد؟ قسمت پنجم

۶ . حجاب پس از اجباری‌شدن؛ حجاب در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰

۷ . حجاب اجباری به‌مثابۀ نظم اجتماعی

۸ . حجاب در دهۀ هشتاد و نود

مطالب مرتبط...

مهسا امینی

اعتراضات سیاسی‌اجتماعی و تفاوت منتقدین، معترضین و معارضین

3 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. ‏متن ذیل باید متنی سیاستی می‌بود که در یک ساختار سیاسی عقلانی به‌عنوان راهی برای یادگیری سیاستی در نظر گرفته می‌شد ولی اکنون تنها می‌توانیم آن را برای آیندگان خود به یادگار بگذاریم. نظام سیاسی باید بتواند بین سه مفهوم منتقد،

ادامه مطلب »
لزوم تغییر در مدارس و نظام آموزشی نوین

مدرسه، آینۀ فاصلۀ ما از نسل جدید

9 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مدرسه یک مکان ثابت نیست. گواه این سخن تمام ساعت‌هایی است که در مدرسه سپری و تجربه کرده‌ام. مدرسه عوض می‌شود. ما معلم‌ها و دانش‌آموزان انسان‌هایی با نقش‌های ثابت و یکسان نیستیم. با گذر زمان تغییر می‌کنیم و مدرسه را نیز

ادامه مطلب »
رضاشاه و کشف حجاب

چه شد که حجاب، اجباری شد؟ (قسمت اول)

13 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. امروزه همه می‌دانند که حجاب برای جمهوری اسلامی یک مسئلۀ حیاتی است. شاید برای نشان‌دادن این حیاتی‌بودن، همین کافی باشد که بدانیم بر اساس مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1385، 32 نهاد و سازمان باید در راستای ترویج فرهنگ

ادامه مطلب »
تحلیل مسئله ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه - (این تصویر را هوش مصنوعی ساخته است).

از تفکیک فضا تا حذف زنان از عرصۀ عمومی: تأملی در باب مسئلۀ ورود زنان به ورزشگاه

10 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. بروز یک مسئله ماجرای حق ورود زنان به استادیوم از جمله پدیده‌های مسئله‌برانگیزی است که هر از چندگاهی خودش را در عرصۀ افکار عمومی نشان می‌دهد. مدافعان حق ورود زنان به استادیوم معمولاً این نکته را به محرومیت زن ایرانی از

ادامه مطلب »
آذری جهرمی پادکست سکه

نقد و بررسی اپیزود 71 و 72 پادکست سکه با حضور محمدجواد آذری جهرمی

17 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. با گسترش فناوری اطلاعات و دگرگونی ارتباطات انسانی در سالیان گذشته پادکست‌ها به‌عنوان جلوه‌ای مستقل از تولید محتوا توسعه داده‌ شده‌اند و به دلیل سهولت در تهیه با افزایش کمیت آنها روبرو بوده‌ایم که این ویژگی باعث سردرگمی در انتخاب‌شان می‌شود.

ادامه مطلب »
حق بر بدن و حق آزادی پوشش (این تصویر با کمک هوش مصنوعی ساخته شده است.)

مسئله پوشش در کشاکش اخلاق و حقوق (2)

6 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. برای تعیین تکلیف درباب مسئلۀ حجاب اجباری و اعتبار حقوقی این حکم لازم است به این مسئله بپردازیم که حق انتخاب پوشش از جملۀ چه حقوقی است؟ آیا اصلاً انسان در این حوزه واجد حق است؟ حامیان متافیزیک‌های پرهزینۀ بنیادگرایانه، ممکن

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اندیشکده هاتف

© ۱۳۹۷ – تاکنون | اندیشکده هاتف