یادداشت‌ها

مشترک خبرنامه هاتف شوید

هاتف‌نامه

نامه‌های ما به شما، برآمده از اندیشه‌های ماست.

پول و ناپول؛ سرمایه‌های غیرنقدی برای کارآفرینی و توسعۀ کسب‌وکار: شکل‌گیری و توازن روابط (2)

29 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است.

برای رشد کسب‌وکارها سرمایه‌های گوناگونی اهمیت دارند. یعنی نه‌تنها سرمایه‌گذاری مالی، بلکه افزودن دارایی‌های ارتباطی یک کسب‌وکار نیز می‌تواند یک سرمایه‌گذاری کلیدی و ضروری باشد. این موضوع زمانی بیشتر حائز اهمیت می‌نماید که وضعیت اجتماعی و اقلیمی به آن دامن بزند. به بیان دیگر، به‌طور خاص درمورد ایران شکاف‌های میان دولت-ملت سبب می‌شود که سرمایۀ اجتماعی در جامعۀ معاصر ایرانی مخدوش باشد؛ در چنین شرایطی، ساختارهای متمرکز و عمودی و صُلب، فضای پویا و منعطف و متکثر را از بین می‌برد. جامعۀ مدنی به کمک ابزارهای دیجیتالی، تمایل بسیاری برای خودابرازی و کنشگری فعال خواهد داشت؛ اما ساختار مانع چنین تحرکی خواهد شد. این وضعیت، شرایطی را سبب می‌شود که جامعه‌شناسان آن را ذره‌ای‌شدن جامعه می‌نامند؛ یعنی وضعیتی که در آن افراد ترجیح می‌دهند حلقه‌های اعتمادشان را کوچک‌تر کرده و اهداف خود را به‌صورت فردی دنبال کنند. استدلالی که چنین وضعیتی را توجیه می‌کند می‌تواند اتکا به درآمدهای نفتی در حکومت‌ها و بی‌نیازی آن‌ها به مردم (برای نمونه بی‌نیاز از جلب اعتماد جامعه برای دریافت مالیات) باشد. بر همین اساس است که  افراد در برقراری ارتباطات افقی ناتوان بوده و هم‌افزایی با دیگران در زیست اجتماعی را کمتر می‌آموزند [[1]].

با این مقدمه، این مقاله، مقالۀ دوم از بخش دوم این پرونده، به بررسی این می‌پردازد که گردآوری و داشتن این نوع سرمایه برای کسب‌وکارها چه اهمیتی دارد. در بخش اول پرونده، با عنوان مرثیه‌ای بی‌اشک بر مرگ عموزنجیرباف، پیرامون ماهیت و تشکیل سرمایۀ اجتماعی صحبت شده است که محل بحث اصلی در این بخش پرونده است.

سرمایه اجتماعی برای توسعه کارآفرینی (تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)
سرمایه اجتماعی برای توسعه کارآفرینی (تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)

چرا سازمان‌ها به سرمایۀ اجتماعی نیاز دارند؟

درخصوص شیوۀ اثرگذاری سرمایۀ اجتماعی بر موفقیت اقتصادی بنگاه‌‌ها استدلال‌های متنوعی ارائه شده است. آدلر و کوان[2] (2002) سرمایۀ اجتماعی را یک منبع بالقوۀ مهم برای سازمان‌ها برای مزیت رقابتی می‌دانند. در محافل مدیریت و کسب‌وکار، این باور وجود دارد که ارتباطات فردی هر بازیگر هم برای خودش و هم به‌نوبۀ خود برای شرکت، حکم منبع را خواهد داشت [[3]]. سرمایۀ اجتماعی ازطریق ایجاد یک مکانیزم یکپارچۀ اجتماعی، موجب تبدیل دانش بالقوۀ بیرونی به توانمندی‌های یک شرکت خواهد شد. همچنین موجب دسترسی به منابع و دانش ضمنی بیرون از شرکت خواهد شد که دسترسی به آن از مسیرهای دیگر دشوارتر خواهد بود. این مقوله بر فرآیند جذب دانش نیز اثر می‌گذارد؛ انتقال دانش ضمنی و پیچیده را تسهیل می‌کند؛ توانمندی شرکت در شناسایی و ارزیابی کارآمد اطلاعات داخلی و بیرونی را افزایش می‌دهد؛ و درواقع به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بدانند هر دانشی نزد چه کسی است و راه دسترسی به آن کدام است. اعتماد موجود بین اعضای یک شبکه، موجب حجم گسترده‌تری از تبادل دانش خواهد شد، زمانی که دو شرکت به هم اعتماد دارند، تعهد برای به‌اشتراک‌گذاشتن دانش به‌خصوص نوع ضمنی آن افزایش می‌یابد. همچنین فرهنگ مشترک بین بازیگران، موجب جذب دانش ضمنی بیشتر شده و تمایل بازیگران مختلف را در به‌اشتراک‌گذاشتن منابع افزایش می‌دهد [[4]].

در اینجا لازم است به دیدگاه فلوریدا[5] و همکاران (2002) مبتنی‌بر اثرگذاری معکوس میان سرمایۀ اجتماعی و نوآوری نیز، اشاره شود. آن‌ها معتقد هستند محیطی با سرمایۀ اجتماعی قوی درواقع بدترین فضا برای بروز خلاقیت و نوآوری است. در استدلال فلوریدا، فضاهایی با سرمایه اجتماعی بالا بیش ‌از اندازه به خود متکی بوده و خود را از محیط بیرونی مجزا می‌کنند [[6]]. فرامهولد[7] (2003) دیدگاهی مشابه دارد؛ او معتقد است سرمایه اجتماعی به‌دنبال پایداری و اطمینان بیشتر است؛ اما در مقابل، نوآوری به قابلیت پذیرش اطلاعات جدید، اعضای تازه و روش‌های نو نیاز دارد. بنابراین محیط نوآور به‌دنبال آن چیزی است که سرمایۀ اجتماعی از آن می‌گریزد [[8]].

اما با این وجود، پژوهش‌های بسیاری که سرمایۀ اجتماعی را در سطح سازمان‌ها بررسی می‌کنند، اثرگذاری مثبت آن را روی مقولاتی چون عملکرد سازمانی، کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی بررسی کرده‌اند؛ و این نگاه آن چیزی است که در این مقاله نیز دنبال شده است. همچنین لازم به بیان است در مطالعه و بررسی شرکت‌ها، سرمایه اجتماعی صرفاً در زمینه‌ای که اقدامات اقتصادی در درون شبکه صورت بگیرند، به ‌کار برده می‌شود [22].

از میان شاخص‌های متنوعی که در این پژوهش‌ها مورد بررسی قرار گرفته و اثرگذاری سرمایۀ اجتماعی روی آن‌ها آزموده شده است، برخی المان‌ها در ادبیات مدیریت فناوری از اهمیت بالاتری برخوردار بوده و در دنیای دیجیتال نیز، پیچیدگی مضاعفی برای آن‌ها تخمین زده می‌شود. در ادامه به تحلیل اثرات سرمایۀ اجتماعی بر برخی از این شاخص‌ها پرداخته شده است.

قابلیت‌های پویا و جهت‌گیری کارآفرینانه

قابلیت‌های پویا عبارت از توانایی یک سازمان در یکپارچه‌کردن، ایجاد و بازسازی توانمندی‌های داخلی و بیرونی برای هماهنگی سریع با تغییرات محیطی است. مطالعات نشان از آن دارند که سرمایۀ اجتماعی تأثیر مثبتی روی ایجاد قابلیت‌های پویا برای یک کسب‌وکار دارد [[9]]. کمااینکه رودریگو[10] و همکاران (2018) نیز معتقدند که یکی از موضوعاتی که تأثیر سرمایۀ اجتماعی روی تمایلات کارآفرینی را تشریح می‌کند، قابلیت‌های پویا است [19]. سرمایۀ اجتماعی رویه‌هایی را ایجاد می‌کند که سازمان دانش بیرونی را به قابلیت پویا تبدیل کند و از آن‌ها در محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید استفاده کند. بنابراین سرمایه اجتماعی، اگر با محوریت ایجاد و تقویت توانمندی‌های پویا شکل گرفته باشد، موجب تقویت تمایلات کارآفرینی خواهد شد [19].

جهت‌گیری کارآفرینانه نیز از سایر مقوله‌هایی است که از سرمایۀ اجتماعی اثر می‌پذیرد. از دید لامپکین و دس[11] (1996) جهت‌گیری کارآفرینانه به‌عنوان تمایلات استراتژیک شرکت تعریف می‌شود و شامل فرآیندها، اقدامات و تصمیم‌گیری‌های مرتبط با تازه‌واردان بازار، در حوزه عمل کارآفرینانه است [[12]]. ویکلاند و شفرد[13] (2003) بیان داشتند که جهت‌گیری‌ کارآفرینانه می‌تواند بین منابع دانش‌بنیان، ازجمله توانمندی‌های فنی و بازاریابی و عملکرد شرکت‌های کوچک، ارتباط برقرار کند [[14]]. چن[15] و همکاران (2007) جهت‌گیری کارآفرینانه را یک مفهوم راهبردی می‌دانند که بیان می‌کند که کسب‌وکار چگونه باید سازمان یابد تا بتواند از فرصت‌ها بیشترین بهره را ببرد [[16]].  به نقل از پدرو و همکاران (2018)، جهت‌گیری کارآفرینانه شامل فرآیندها، اقدامات و تصمیم‌گیری‌های مرتبط با تازه‌واردان بازار است. این مقوله روی نوآورانه‌بودن، ریسک‌پذیری و حضور فعالانه در بازار تأثیر دارد. در مطالعات یکی از ابعاد درونی تأثیرگذار روی این مفهوم، فرهنگ و سرمایه اجتماعی است. ادبیات اشاره دارد که تصمیمات استراتژیک مدیران و کارآفرینان وابسته به تعاملات اجتماعی آن‌ها و ارتباطاتی است که در شبکه خود دارند [22].

به نقل از رودریگو و همکاران، تمایلات کارآفرینانه یک سازۀ ارزشمند برای درک چگونگی و چرایی نو‌کردن کسب‌وکار‌ها در طول زمان و در مسیر رشد هستند. ضمن اینکه این تمایلات بخشی از ابعادی هستند که ایجاد یک شرکت را تشریح می‌کنند. جهت‌گیری کارآفرینانه شامل فرآیندهایی ازجمله تجربه تکنولوژی جدید، اشتیاق برای به‌دست‌آوردن فرصت‌های جدید محصول یا بازار، و پتانسیل سرمایه‌گذاری خطرپذیر است [19]. ارتباطات در شبکه گاهی موجب کاهش عدم‌اطمینان در جهت‌گیری کارآفرینی می‌شود. تغییرات محیطی، چه در ابعاد فناورانه و چه در ابعاد بازار، رویکرد کارآفرینی یک شرکت را مشخص خواهد کرد. پویایی محیطی به نرخ تغییرات غیرقابل پیش‌بینی در محیط اشاره دارد و روی توانایی مدیران برای پیش‌بینی آینده تأثیر می‌گذارد. با توجه به این ویژگی محیط کسب‌وکار، مدیران از الگوهای شناختی برای درک تعاملات آینده و تصمیم‌گیری در رابطه با روبه‌رو‌شدن با تغییرات و تشخیص فرصت‌های جدید استفاده می‌کنند. ازاین‌رو در محیط‌هایی با تغییرات زیاد، مدیران و شرکت‌ها به‌دنبال توسعۀ رفتار نوآورانه، فعال‌بودن و پذیرش سطح بالاتری از ریسک هستند تا در کشف و استفاده از فرصت‌های جدید، کارآمدتر عمل کنند [22]. بنابراین موضوع دیگری که می‌تواند در نقش سرمایۀ اجتماعی در سازمان مورد توجه قرار گیرد، نقش این مقوله در رفع شکاف بین جهت‌گیری کارآفرینانه و تغییرات فناورانه است. سرمایه اجتماعی از دو طریق به رفع این شکاف کمک می‌کند؛ اول اطلاعاتی را فراهم می‌کند که موجب تطبیق تصمیمات با تغییرات محیطی می‌شوند، و دوم فرصت‌های جدیدی را ازطریق شبکه رقم می‌زند که از آن طریق می‌توان ایده‌های نو را شناسایی کرد. چراکه تناقض‌های موجود در شبکه، منبع اکتساب دانش نسبت به محیط است [22].

بیان شد که یکی از سه بعد کلیدی در سرمایۀ اجتماعی، بعد شناختی است که بر زبان مشترک دلالت دارد. هرچه میزان هنجارها، اهداف و فرهنگ مشترک افزایش یابد، تمایلات بازیگران برای به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات و دانش مفید افزایش خواهد یافت و منجر به نوآوری می‌شود. شرکت‌ها با سرمایۀ اجتماعی شناختی بالا، به درک بالاتری از اطلاعات ارزشمند خواهند رسید و اگر فعالانه عمل کنند قادر خواهند بود تا از دانش برای شناسایی فرصت‌های جدید استفاده بهتری ببرند. شبکه‌ای با سطح بالای سرمایه اجتماعی شناختی، به شرکت‌ها امکان خواهد داد تا از منابع و اطلاعات خارجی بهره ببرند و سطح بالاتری از ریسک پذیری را تجربه کنند. سرمایۀ اجتماعی درک بهتر رفتارها و اقدامات سایر بازیگران را ممکن می‌سازد و موجب تفسیر صحیح فعالیت‌ها می‌شود. سرمایۀ اجتماعی تفکر مستقل را تشویق می‌کند؛ لذا موجب کاهش نیاز به حمایت و پذیرش شده و خودمختاری بازیگران را در رفتار استراتژیک افزایش می‌دهد [19]. همچنین سرمایۀ شناختی قوی‌تر ذهنیت مشابه را در رابطه با چگونگی تعاملات تقویت می‌کند؛ از این رو بازیگران حاضر در شبکه می‌توانند از هر سوءتفاهم بالقوه‌ای جلوگیری کنند [22]. دراین‌خصوص همچنین می‌توان به مقولۀ تقسیم کار و زبان تخصصی اشاره کرد؛ با افزایش تنوع مهارت‌ها و تقسیم کار در جوامع مدرن، زبان تخصصی حرف مختلف از یکدیگر تفکیک شده و برقراری ارتباط میان رشته‌های مختلف، با دشواری‌هایی همراه شده است. این درحالی‌ست که در عصر دیجیتال، نوآوری و کارآفرینی ماهیتی میان‌رشته‌ای داشته و بنابراین برقراری ارتباط میان متخصصان مهارت‌های مختلف، تسلط زبانی متنوعی را مطالبه می‌کند.

بیان شد که سرمایۀ اجتماعی می‌تواند بر جهت‌گیری‌ کارآفرینی تاثیر مثبت داشته باشد. این رابطه، به‌عنوان یک رابطۀ دوسویه نیز قابل بررسی است؛ یعنی جهت‌گیری‌ کارآفرینی نیز می‌تواند نقش سازنده بر سرمایۀ اجتماعی داشته باشد. هرچه میزان این شاخص افزایش یابد، شرکت‌ها برای دسترسی به منابع ارزشمند و فرصت‌های اقتصادی ازطریق شبکه اجتماعی خود توانمندی بیشتری خواهند داشت و برای مشتریان و کسب‌وکار خود ارزش بیشتری ایجاد خواهند کرد. برای شرکت‌هایی که جهت‌گیری‌ کارآفرینی ندارند، دشوار خواهد بود تا منابع لازم را ازطریق سرمایۀ اجتماعی خود فراهم کنند [25].

سرمایه اجتماعی برای توسعه کارآفرینی (تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)
سرمایه اجتماعی برای توسعه کارآفرینی (تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)

سرمایۀ اجتماعی و نوآوری

نوآوری از دانش جدیدی سرچشمه می‌گیرد که برای فائق‌شدن بر مشکلات طراحی و تولید استفاده می‌شود. سرمایه اجتماعی سازمان به‌عنوان مهد نوآوری شناخته می‌شود و موجب می‌شود تا دانش فنی و ارزشمند در داخل شرکت آزادانه جریان یابد و کارکنان قادر شوند از دانش پراکنده استفاده کرده تا خدمات جدیدی ارائه کنند. مدیران نیز با استفاده از دسترسی به منابع در شبکه و ارتقای سرمایه اجتماعی، تغییرات لازم در خدمات خود را شناسایی کرده و با دسترسی به منابع ازطریق سرمایه اجتماعی، مدیریت نوآوری را تسهیل می‌کنند. در نهایت اینکه سرمایه اجتماعی درون‌زا نه‌تنها مسیری برای انتشار دانش و اطلاعات است بلکه از رفتار نوآورانه نیز پشتیبانی می‌کند [12].

درخصوص نقشی که سرمایۀ اجتماعی بر نوآوری در سازمان‌ها دارد، پژوهش‌های بسیاری در دنیا و همچنین در ایران انجام شده است. تحقیقات، براساس درجه نوآوری، تولید نوآوری را از پذیرش آن متمایز می‌کند [[17]]. نوآوری تولیدشده نیازمند به دانش جدید است؛ یعنی دانشی که ترکیب ادغام و به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات موجود ازطریق روابط شبکه است [26][[18]] و سرمایه اجتماعی باعث ایجاد چنین دانشی می‌شود [26]. بنابراین پیشنهاد اساسی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی این است که ارتباطات شبکه دسترسی به منابع را فراهم می‌کند؛ به‌عبارت دیگر، سرمایۀ اجتماعی ازطریق روابط شبکه، مشوق تشریک دانش در میان بازیگران است که در نهایت باعث ایجاد دانش جدیدی می‌شود که خالق نوآوریست [[19]]. این موضوع از نگاه نظری، قرابت بالایی با مفهوم نوآوری باز دارد.

برخی دیگر از مطالعات، بر نقش سرمایه اجتماعی در شناسایی و  به‌کارگیری فرصت‌های نوآورانه تمرکز دارند. به‌طور کلی سرمایه اجتماعی شرطی لازم و ناکافی برای قابلیت نوآوری‌ست. برای مثال درخصوص توسعۀ قابلیت نوآوری خوشه‌های صنعتی، چهار نقش اصلی برای سرمایۀ اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. اول آنکه سرمایه اجتماعی با کاهش عدم‌قطعیت و تخصصی‌شدن و تقسیم نیروی کار، بر بهره‌وری شبکه تاثیر می‌گذارد. دوم، هزینۀ معاملات شبکه را کاهش می‌دهد. سوم، بر هزینه‌های همکاری و فعالیت‌های مشترک در شبکه موثر است. چهارمین مورد و شاید مهمترین نقش سرمایه اجتماعی به میزان و تنوع دانش در دسترس اعضا اشاره دارد [[20]].

از جنبۀ پذیرش نوآوری نیز، رجبی و ملیانیان (1397) نقش سرمایۀ اجتماعی در سازمان را، در افزایش پذیرش نوآوری می‌دانند. از دید آن‌ها پذیرش، یک فرآیند حل مسئله برای پاسخگویی به نیازهای شناخته‌شده در یک سازمان است؛ که خود یک مکانیزم ارتباط و هماهنگی، و عمدتاً ازطریق به‌اشتراک‌گذاری دانش بین بخش‌های شرکت است. به بیان دیگر، اطلاعات و دانش زمانی که هر دو طرف در تعامل هستند به دست می‌آید. از دید آن‌ها، یادگیری فرآیندی است که ازطریق آن، شرکت‌ها اطلاعات مورد نیاز را کسب کرده و از آن‌ها برای پذیرش اهداف استفاده می‌کنند. در طول این فرآیند، سرمایه اجتماعی نقش ابزاری را دارد که پشتیبان حضور افراد در این شبکه‌های ارتباطی و اطلاعاتی است. بنابراین این مطالعه نشان می‌دهد که سرمایه اجتماعی با ویژگی‌های اشتراک دانش، شبکه و تعامل، اسبابی برای تسهیل دستیابی به دانش از داخل و خارج از مرزهای شرکت بوده و تأثیر مثبتی در پذیرش نوآوری دارد [28].

از دیگر جنبه‌هایی که سرمایۀ اجتماعی در نوآوری سازمانی را حائز توجه و اهمیت می‌کند، مقولۀ تثبیت نوآوری‌های رادیکال است؛ تحقیقی قدیمی توسط شُون[21] (1963) درمورد قهرمانان محصول تأکید می‌کند که چگونه شبکه و لابی پویا در سازمان‌ها، تصویب و اجرای نوآوری‌های رادیکال را تسهیل می‌کند. شبکه‌های درحال رشد و روابط بین سازمان‌ها برای پذیرش استانداردهای جدید ناشی از ایده‌های انقلابی در سطح صنعت بسیار مهم هستند [[22]].

مطابق ادبیات، اگر بین شرکت‌ها اعتماد وجود داشته باشد، هزینه‌های نظارتی کاهش یافته و شرکت‌ها اجازه خواهند یافت تا زمان و پول، صرف اقدامات دیگری ازجمله فعالیت‌های نوآورانه گردد که این امر به‌نوبۀ خود می‌تواند موجب شکل‌گیری پروژه‌های رادیکال مشارکتی نوآورانۀ بیشتری شود. اعتماد بیشتر موجب تسهیل گردش اطلاعات، کسب دانش جدید و ترکیب آن با دانش موجود شرکت می‌شود که سبب خواهد شد تا حضور فعالانه بهبود یابد. این بعد از سرمایۀ اجتماعی میزان ریسک‌پذیری مدیران را نیز براساس اعتماد بین بازیگران افزایش خواهد داد. همچنین موجب خواهد شد تا شرکت‌ها ازطریق ترویج محصولات، مشوق‌های فروش و بهبود محصولات موجود جنبه تهاجمی خود را در رقابت تقویت کنند [22].

همچنین سرمایه اجتماعی می‌تواند یک عامل کلیدی در ارتقای ظرفیت جذب باشد؛ چراکه با تأثیر مثبت روی شاخص‌هایی ازجمله نوآوری شرکت، موجب ایجاد بینش کافی نسبت به محیط و استفادۀ بهتر از دانش کسب شده می‌شود [22]. رودریگو و همکاران (2018) به نقل از منابع متعدد، نقل کرده‌اند که سرمایه اجتماعی یک شرکت، همکاری با تأمین‌کنندگان را تقویت کرده، یادگیری درون‌سازمانی را بهبود بخشیده و شناسایی فرصت‌های جدید و اکتساب منابع مکمل را تشویق می‌کند [19]. اندرسون[23] و همکاران (2007) نیز در مطالعات خود بیان می‌دارند که سرمایۀ اجتماعی یک المان کلیدی برای توسعۀ رفتار کارآفرینانه، ارتقای دسترسی به منابع، بازار و تکنولوژی‌ها است [[24]].

صنعت مورد بررسی و سطح پیچیدگی فناوری

با بسته‌تر‌کردن لنز دوربین می‌توان بررسی‌ها را معطوف به صنعت مورد بررسی و سطح پیچیدگی فناوری‌های آن صنعت کرد. شرکت‌هایی که در محیط‌های با تغییرات سریع و مبتنی‌بر اطلاعات فعال هستند، مزیت رقابتی خود را ازطریق قابلیت‌های بیشتر برای پاسخ چابک به تغییرات در بازار و فناوری به‌دست می‌آورند. ازاین‌رو در صنایعی با تکنولوژی پیشرفته، شرکت‌هایی که کارآفرینان آن‌ها شبکه‌های شخصی دارند آسان‌تر از تهدیدات و فرصت‌ها مطلع می‌شوند. از موضوعات مهم دیگر در رابطه با صنایع با تکنولوژی پیشرفته، نقش حفره‌های ساختاری است که ادعا می‌کند در چنین شرایطی، روابط ضعیف‌تر در عملکرد نوآورانه شرکت تأثیر مثبت دارد. چراکه در صنایع با تکنولوژی پیشرفته، اطلاعات معمولاً درون گروه‌ها به‌اشتراک گذاشته می‌شود تا بین گروه‌ها؛ ازاین‌رو استفاده از فضای حفره‌های ساختاری و روابطی که ضعیف‌تر هستند موجب خواهد شد تا کارآفرین به فرصت‌ها و اطلاعات جدید دسترسی یابد. موضوع بعدی تأثیر تنوع شبکۀ کارآفرین است؛ که در صنایع با تکنولوژی پیشرفته، تنوع و گستردگی شبکه در عملکرد شرکت اهمیت دارد ولی در صنایع با تکنولوژی پایین، لزومی به پرداخت هزینۀ دسترسی به شبکه‌های متنوع نیست و معمولاً شبکه‌های در دسترس کارآفرین، منابع مورد نیاز را فراهم می‌کنند [[25]].

بیان شد که سرمایۀ اجتماعی در سه بُعد ساختاری، ارتباطی و شناختی تحلیل می‌شود. بعد ساختاری در بستر سطح فناوری تحلیل‌های ارزشمندی را به‌همراه دارد. در صنایع تکنولوژی پیشرفته، شرکت‌ها از ساختارهای ارگانیک سود می‌برند که انعطاف‌پذیری، نوآوری و تصمیم‌گیری سریع را تسهیل می‌کند. ازاین‌رو خطوط ارتباطی ضعیف کارآمدتر هستند چراکه رفتارهای جست‌وجوی گسترده‌تری را ممکن می‌سازند که همان شناسایی گزینه‌های بدیل در محیط است. کارآفرینان می‌توانند تعداد زیادی خطوط ارتباطی ضعیف و مرتبط با یکدیگر را مدیریت کنند و از مواجهه با اطلاعات محصولات و تکنولوژی‌های جدید اطمینان حاصل کنند. این درحالی‌ست که سرمایه‌گذاری زمانی و احساسی لازم برای خطوط ارتباطی قوی، ذهن کارآفرینان را به‌سمت تعداد محدودی از روابط هدایت می‌کند که موجب تحلیل جانب‌دارانۀ محیط می‌شود. در مقابل، در صنایع تکنولوژی با سطح پایین، یا برای شرکت‌هایی که در محیط پایدار فعالیت می‌کنند، روابط قوی به پالایش تکنولوژی‌ها و توانمندی‌های موجود کمک می‌کند [22].

سرمایه اجتماعی برای توسعه کارآفرینی (تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)
سرمایه اجتماعی برای توسعه کارآفرینی (تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)

سرمایۀ اجتماعی و ارتباط با مشتری

بین کیفیت روابط و توانمندی بازاریابی نیز ارتباط قوی وجود دارد. این بدان معنا است که اگر مدیریت کسب‌وکار جدید کیفیت ارتباطات خود با خریداران و فروشندگان را نادیده بگیرد، به قابلیت بازاریابی خود ضربه خواهد زد. این رابطه ماهیتاً دوسویه است؛ یعنی از طرف دیگر توانمندی بازاریابی شرکت نوپا روی کیفیت روابط اجتماعی آن تأثیر خواهد داشت. علاوه‌بر بازاریابی، در ادبیات از اثرات مثبت سرمایۀ اجتماعی بر رشد، اندازۀ شرکت، سهم بازار، و سود نیز شواهدی گزارش شده است [25].  

بُعد ارتباطی سرمایۀ اجتماعی به سطح تعاملات و کیفیت روابط اجتماعی اشاره دارد؛ دارایی که موجب خواهد شد تا شرکت‌ها بتوانند ازطریق مشتریان فعلی خود به مشتریان جدید متصل شوند. بُعد ساختاری به روابط درون شبکه، چیدمان بازیگران، پایداری روابط، نقش‌ها و قوانین اشاره دارد؛ لذا موجب نگهداشت روابط اجتماعی نزدیک با مشتریان خواهد شد. بعد شناختی نیز هنجارها، ارزش‌ها، نگرش اعضای شبکه و باورهای آن را شامل می‌شود؛ بنابراین با افزایش کیفیت ارتباطات اهداف، ارزش‌ها و انتظارات فی‌مابِین اشتراک بیشتری پیدا کرده و درک متقابل نیز بهبود می‌یابد. این انتظارات و اهداف مشترک نیاز به نظارت رسمی را کاهش می‌دهد و این امر موجب مشارکت بیشتر مشتریان خواهد شد تا اطلاعات شخصی و تمایلات خود را به اشتراک بگذارند. در نهایت، سرمایه اجتماعی با ایجاد درک مناسب از نیاز مشتریان، موجب خواهد شد تا از دانش کسب شده استفاده بهینه‌تری گردد و نوآوری‌ها و کارهای جدید در راستای نیاز بازار شکل بگیرند. 

در صنایعی که ارتباط با مشتریان اهمیت بالایی دارد، بعد ساختاری سرمایه اجتماعی به‌عنوان بازتاب‌دهندۀ روابط بین شرکت با مشتریانش اهمیت بالاتری دارد. این مفهوم به شرکت کمک خواهد کرد تا به سطح گسترده‌تری از بازار یا مجموعه‌ای از مشتریان دسترسی پیدا کند. همچنین براساس مطالعات، در صنایع خدماتی سرمایه اجتماعی موجب موفقیت شرکت‌های کوچک و متوسط شده است؛ چراکه شبکه‌سازی، اعتماد و هنجارهای اجتماعی می‌توانند به‌عنوان ابزارهای بازاریابی و تقویت رقابت‌پذیری مورد استفاده قرار گیرند [[26]].

سرمایۀ اجتماعی و دسترسی به منابع

تئوری مبتنی‌بر منابع (بارنی، 1991) بیانگر این است که منابع کمیاب و غیرقابل جانشینی هستند و نمی‌توان نسخۀ دومی از آن‌ها را تهیه کرد و این منابع برای سازمان مزیت رقابتی پایدار به وجود می‌آورند [[27]]. برای بیشتر سرمایه‌گذاری‌های جدید، منابع درون‌سازمانی محدود هستند لذا ضروری است تا سازمان‌ها با محیط بیرونی تعامل داشته باشند و نقاط قوتی را ایجاد کنند. سرمایۀ اجتماعی می‌تواند به‌عنوان شبکه‌ای که کسب‌وکارها را به یکدیگر متصل می‌کند دیده شود. در ادبیات به‌طور گسترده‌ای به ارتباط میان سرمایۀ اجتماعی و منابع سازمانی نیز پرداخته شده است. ناهابیت و کوشال درخصوص نقش منابع انسانی، با اتکا به اهرم سرمایه‌های اجتماعی، در راستای پاسخ‌دهی به کمبود منابع صحبت کرده‌اند [13]. از دید چن و همکاران (2007)، منابع درون‌سازمانی شامل مهارت‌هایی برای تبدیل ورودی‌ها به خروجی است. یک شرکت با منابع مناسب شانس بیشتری برای پیدا‌کردن شریک مناسب برای هر نوع همکاری خواهد داشت. همچنین کسب‌وکارها می‌توانند ازطریق سرمایۀ اجتماعی خود به فناوری، نیروی انسانی و منابع مالی برسند که تأثیر مثبتی روی منابع درونی آن‌ها دارد. به بیان دیگر، شرکت‌هایی با سرمایۀ اجتماعی مطلوب، شانس بیشتری برای شناسایی فرصت‌های سودآور و کسب منابع بیرونی (به‌عنوان مکمل منابع خود) خواهند داشت. با همین منطق، کسب‌وکارهای جدید به اکتساب منابع مکمل ازطریق سرمایۀ اجتماعی تشویق می‌شوند؛ چراکه آن‌ها منابع داخلی کمتری را در دسترس دارند. به بیان دیگر برای کسب‌وکارهای جدید، اکتساب منابع بیرونی ظرفیت و توانمندی آن‌ها را افزایش خواهد داد [25].

علاوه بر دسترسی به منابع، سرمایۀ اجتماعی با ایجاد روابط همکاری قوی بین سازمان‌ها، اعتماد بین شرکت‌ها را افزایش داده و هزینه مبادلۀ منابع بین‌سازمانی را کاهش می‌دهد. این مقوله، به‌عنوان شبکه‌ای شناخته می‌شود که کسب‌وکارها را متصل کرده و موجب تسهیل عملکرد مناسب و دستیابی به مزیت رقابتی می‌شود. بر همین مبنا، برای کسب‌وکارهای جدید نیز سرمایۀ اجتماعی نقش مهمی در شناسایی فرصت‌های کارآفرینی و اطمینان از دسترسی به منابع بیرونی ایجاد می‌کند [25]. این رابطه نیز رابطه‌ای دوسویه است؛ یعنی علاوه‌بر اینکه سرمایۀ اجتماعی دسترسی به منابع را تسهیل می‌کند، منابعی نیز وجود دارند که می‌توانند سرمایۀ اجتماعی را برای سازمان فراهم کنند. ازجمله منابعی که در بنگاه‌ها حائز اهمیت کلیدی بوده و سرمایۀ اجتماعی را تقویت می‌کند، نیروی انسانی است. یکی از مفاهیم کلیدی در این زمینه، جوامع حرفه‌ای[28] هستند که طبق تعریف، عبارت‌اند از گروهی از افراد که به‌صورت غیررسمی [و غیرجبری] به‌واسطۀ تخصص‌ها و دغدغه‌هایشان در قبال یک تشکیلات اقتصادی، در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند [[29]]. از آنجایی که مشارکت در این جوامع حرفه‌ای اساساً یک مشارکت داوطلبانه است، انگیزۀ اعضا برای حضور در تعاملات یک جامعۀ حرفه‌ای یک عامل تعیین‌کننده است. این انگیزه، می‌تواند با فعالیت‌های مدیریت منابع انسانی تقویت شده، و افراد را به‌سمت مشارکت در پیشرفت‌ها سازمان سوق دهد. به بیان دیگر، افراد درصورتی‌که با فرصت‌های آموزشی بیشتری مواجه باشند، تمایل و انگیزۀ بیشتری خواهند داشت تا مسائل را در گروه‌ها به بحث بگذارند و در فعالیت‌هایی گروهی‌ همچون جوامع حرفه‌ای مشارکت داشته باشند. بنابراین تقویت نیروی انسانی عاملی است برای تقویت سرمایۀ اجتماعی ساختاری در سازمان. همچنین سرمایه‌گذاری روی سرمایۀ اجتماعی در شکل‌گیری اعتماد (که سرمایۀ اجتماعی ارتباطی است) و نیز شکل‌گیری کُدها و زبان مشترک (که سرمایۀ اجتماعی شناختی است) نقش بازی می‌کند. بر همین اساس، پژوهشی در کره نشان می‌دهد که سرمایۀ اجتماعی برای تبدیل‌شدن سرمایه‌گذاری بر منابع انسانی به عملکرد نوآورانۀ شرکت، نقش میانجی را بازی می‌کند [[30]].

جمع‌بندی آنچه که درخصوص «سرمایۀ اجتماعی در سازمان» عنوان شد، در شکل زیر ارائه شده است:

چهارچوب نظری سرمایۀ اجتماعی در سازمان
چهارچوب نظری سرمایۀ اجتماعی در سازمان؛ فلش‌های دوطرفه حاکی از رابطۀ دوسویه میان متغیرها هستند.





پروندۀ سرمایه اجتماعی چیست؟

۱. مرثیه‌ای بی‌اشک بر مرگ عموزنجیرباف (بخش اول: سرمایۀ اجتماعی چیست؟)

۲. مرثیه‌ای بی‌اشک بر مرگ‌ عمو زنجیرباف (بخش دوم: سرمایۀ اجتماعی چگونه تشکیل می‌شود؟)

۳. پول و ناپول؛ سرمایه‌های غیرنقدی برای کارآفرینی و توسعۀ کسب‌وکار: شکل‌گیری و توازن روابط (1)

۴. پول و ناپول؛ سرمایه‌های غیرنقدی برای کارآفرینی و توسعۀ کسب‌وکار: شکل‌گیری و توازن روابط (2)

فهرست منابع و مراجع


[1] Zargham Afshar, M. T. (no date). Reproducing Social Capital in Iran Based on New Institutionalist Approach and Game Theory {in Persian} “

[2] Paul Adler and Seok Kwon

[3] Adler, Paul, and Kwon, Seok. (2002). Social capital: prospects for a new concept. Academy of Management Review, 27

[4] Rodrigo-Alarcón, Job, et al. (2018). From Social Capital to Entrepreneurial Orientation: The Mediating Role of Dynamic Capabilities. European Management Journal 36.2

[5] Richard Florida

[6] Florida, Richard, and Cushing, Robert, and Gates, Gary. (2002). When Social Capital Stifles Innovation. Harvard Business Review, August 2002, p. 20.

[7] Martina Fromhold-Eisebith

[8] Fromhold-Eisebith, Martina. (2002). Innovative Milieu and Social Capital– Exploring Conceptual Complementarities. Conference Report. 42nd Congress of the European Regional Science Association (ERSA). Dortmund Germany 27-31.

[9] Pedro M. García-Villaverde, et al. (2018). Technological Dynamism and Entrepreneurial Orientation: The Heterogeneous Effects of Social Capital. Journal of Business Research 83

[10] Job Rodrigo-Alarcon

[11] Tom Lumpkin and Gregory Dess

[12] Lumpkin, Tom, and Dess, Gregory. Clarifying the Entrepreneurial Orientation Construct and Linking it to Performance. Academy of management Review 21.1 (1996): 135-172.

[13] Johan Wiklund and Dean Shepherd

[14] Wiklund, Johan, and Shepherd, Dean.  (2003). Knowledge‐based Resources, Entrepreneurial Orientation, and the Performance of Small and Medium‐sized Businesses. Strategic Management Journal

[15] Cheng-Nan Chen

[16] Chen, Cheng-Nan, et al. (2007). The Relationship among Social Capital, Entrepreneurial Orientation, Organizational Resources and Entrepreneurial Performance for New Ventures. Contemporary Management Research 

[17] Damanpour, Fariborz, and Wischnevsky, Daniel. (2006). Research on Innovation in Organizations: Distinguishing Innovation-generating from Innovation-adopting Organizations. Journal of Engineering and Technology Management, 23

[18] Ghlichli, Behrouz, and Hoseini, Khodadad, and Moshabaki, Ahmad. (2009). The Role of Intellectual Capital in Creation of Competitive Advantage. Daneshvar (Raftar) Shahed University, 32 {in Persian}

[19] Rajabipour, A., Malilenian, R. (1397). Reinvestigating Intellectual Capital in Generation and Acceptace of Innovation in Organizations. 15th International Conference on Industrial Management. Yazd {in Persian}

[20] Valizadeh, M. (1392). Role of Social Capital in Innovative Capabilities of Industrial Clusters. 2nd International Conference on Management, Entrepreneurship, and Economic Development {in Persian}

[21] Donald Schon

[22] Schon, Donald. (1963). Champions for Radical New Inventions, Harvard Business Review, 41

[23] Alistair Anderson

[24] Anderson, Alistair, Park, John, and Jack, Sarah. (2007). Entrepreneurial Social Capital: Conceptualizing Social Capital in New High-tech Firms. International small business journal 25.3

[25] Stam, Wouter, Souren Arzlanian, and Tom Elfring. (2014). “Social capital of entrepreneurs and small firm performance: A meta-analysis of contextual and methodological moderators.” Journal of business venturing 29.1

[26] Liu, Chih-Hsing, and Tingko, Lee. (2015). Promoting Sntrepreneurial Orientation through the Accumulation of Social Capital, and Knowledge Management. International Journal of Hospitality Management 46

[27] Barney, J, B. (1991). Firm Resources and Sustained Competetive Advantage. Journal of Management, 17, 99-120

[28] Communities of Practice (CoPs)

[29] Wenger, E.C., Snyder,W.M. (2000). Communities of Practice: The Organizational Frontier. Harvard Business Review, 78

[30] Ahn, Se-Yeon, Kim, So-Hyung. (2017). What Makes Firms Innovative? The Role of Social Capital in Corporate Innovation. Sustainability 9

مطالب مرتبط...

نئولیبرالیسم چیست؟ و چرا تا این اندازه صحبت از آن بر سر زبان‌ها است؟

نئولیبرالیسم چیست؟ و چرا تا این اندازه صحبت از آن بر سر زبان‌ها است؟

22 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه نئولیبرالیسم اصطلاحی است که در سال‌های اخیر به‌شدت بر سر زبان‌ها است. از فضای دانشگاهی و مقالات علمی گرفته تا فضای رسانه‌ای و سیاسی این اصطلاح را به کرّات به کار می‌برند. اما پرسش بجایی است که این اصطلاح اساساً

ادامه مطلب »
سرمایه اجتماعی از نگاه هوش مصنوعی - (این تصویر به کمک هوش مصنوعی ساخته شده است.)

مرثیه‌ای بی‌اشک بر مرگ عموزنجیرباف (بخش اول: سرمایۀ اجتماعی چیست؟)

14 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. اعتماد به یک دایرۀ کوچک از افراد نزدیک، ناتوانی در شنیدن ایده‌ها و دیدگاه‌های مخالف، تشکل‌های کوتاه‌عمر و پرحاشیۀ صنفی و سیاسی، تنهایی و تک‌رَوی، تبدیل رقابت به خصومت، فقدان لابی‌های اثربخش صنفی، ارتباطات حرفه‌ای سست، بده‌بستان‌های اندک در محیط‌های کاری

ادامه مطلب »
رویکرد بالابه‌پایین و پایین‌به‌بالا در جامعه (این تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)

مرثیه‌ای بی‌اشک بر مرگ‌ عمو زنجیرباف (بخش دوم: سرمایۀ اجتماعی چگونه تشکیل می‌شود؟)

20 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. در قسمت اول این مجموعه‌یادداشت، به این پرسش پاسخ داده شد که سرمایۀ اجتماعی چیست و چه دسته‌بندی‌ها و انواع و مفاهیمی به فهم‌ ما از این مفهوم کمک می‌کنند. در این بخش درخصوص منابعی که سرمایۀ اجتماعی را تشکیل می‌دهند

ادامه مطلب »
سرمایه اجتماعی و حمایت نزدیکان در توسعه کسب‌وکار (عکس را هوش مصنوعی ساخته است)

پول و ناپول؛ سرمایه‌های غیرنقدی برای کارآفرینی و توسعۀ کسب‌وکار: شکل‌گیری و توازن روابط (1)

27 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. برقراری ارتباطات اهمیتی کلیدی در نوآوری و کارآفرینی دارد. یک کارآفرین، خصوصاً در مراحل ابتدایی فعالیت خود، بیش از هر چیز نیاز به حمایت‌های اطرافیان خود دارد؛ حمایتی که بخشی از آن مالی (قرض‌کردن از خانواده و دوستان) و بخش دیگران

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اندیشکده هاتف

© ۱۳۹۷ – تاکنون | اندیشکده هاتف