امروزه در مدارس و دانشگاهها علم (science) را بیشتر به شکل غیرتاریخی تدریس میکنند. اندیشههای اصلی یک رشته علمی به سادهترین صورت ممکن در کتابهای درسی عرضه میشود و از فرایند تاریخی طولانی و پرپیچوخمی که مقدمه کشف این اندیشههاست چندان یاد نمیشود. البته اگر هدف، تدریس علوم باشد، این شیوه مناسب است. اما اگر قرار است از تأثیر علم مدرن بر دیدگاه انسان مدرن درمورد جهان و خودش سخن بگوییم، چارهای نداریم جز اینکه توجهی دقیق به تاریخ علم داشته باشیم.
انسان در دوره مدرن با نگاهی جدید به جهان مواجه شده است و این نگاه جدید تا حدود زیادی متأثر از علوم مدرن است. منشأ علم جدید را باید در دورانی جُست که تحولات سریع علمی بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی در اروپا رخ داد؛ و این همان دورهای است که اکنون در میان ما به نام عصر انقلاب علمی شهرت دارد. البته تحقیق علمی، هم در عصر باستان صورت میگرفت و هم در قرون وسطی، و انقلاب علمی بدون مقدمه و ناگهانی اتفاق نیفتاد.
https://hatefcenter.org/fa/wp-content/uploads/2023/05/همایش-جامعه-علمی.-این-تصویر-را-هوش-مصنوعی-ساخته-است.jpg10241024علی سلطانزادهhttps://hatefcenter.org/fa/wp-content/uploads/2022/05/اندیشکده-هاتف-845x300.pngعلی سلطانزاده2023-05-14 16:46:142023-05-17 00:54:27علم مدرن در ایران و اهمیت تشکیل جامعه علمی
زمانی که به متون تخصصی روابط بینالمل، اقتصادسیاسی بینالملل و یا علوم سیاسی در منابع تخصصی رجوع میکنید احتمال کمی وجود دارد که در بین مقالات آنها عناوینی چون تنازع بین چین و ایالات متحده، رقابت راهبردی این دو قدرت جهانی، آینده جهان در سایه تقابل این دو ابرقدرت از یک طرف و همچنین تاثیر شرکتها و غولهای فناوری جهانی چون گوگل، فیسبوک، آمازون و … بر حکمرانی جهانی از سوی دیگر، توجهتان را به خود جلب نکند. مقالاتی که جوهرۀ اصلی آن تبیین دینامیک کنشگری بازیگران مذکور در حکمرانی جهانی و همچنین توزیع قدرت در سطح جهان در سایۀ روابط این دو کشور و استیلای شرکتهای مزبور است، اما نویسندگان مقاله زیر نظر متفاوتی دارند، آنها معتقدند که آیندۀ حکمرانی جهانی نه در دست ایالات متحده و نه چین و نه غولهای فناوری خواهد بود، بلکه مختصات آتی حکمرانی جهانی توسط اینترنت و توسعۀ عرصههای نوین این فناوری رقم خواهد خورد.
یان برمر، متخصص مطالعات ریسک در سیاست بینالملل، ادعا میکند که شرکتهای فناوری بزرگ نظم جهانی را تغییر میدهند (Bremmer, 2021)، در حالی که پاسخ دوستانۀ استِفِن. ام. والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد به این ادعای برمر این است که دولتها همچنان غالب خواهند ماند (Walt, 2021). ما دیدگاه سومی داریم: فناوری نهتنها نظم جهانی را تغییر داده است، بلکه ماهیت شرکتها و خود دولتها را نیز تغییر داده است. قرن بیستویکم نه به چین یا ایالات متحده تعلق دارد و نه به شرکتهای فناوری که به طور سنتی درک میشوند. بلکه متعلق به اینترنت است.
ادعای فوق به دلایل زیادی صادق است، که شاید مهمترین آنها ظهور پروتکلهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین و اتریوم است که نه توسط دولتها و نه شرکتها کنترل میشوند. اما این ادعا که شرکتهای بزرگ فناوری جهان واجد چنین نقشی نیستند در تعارض با دیدگاههای نوظهوری است که عموما مطرح میشود. اما دلایلی که برای این ادعا مطرح میشود چیست؟ به طور کلی نقاط ضعفی که شرکتهای فناوری جهانی واجد آن هستند و هم برمر و هم استِفِن والت در مورد آن صحبت میکنند را میتوان حداقل در سه مورد زیر خلاصه کرد:
الف – آنها معمولاً در ایالات متحده یا چین ساکن هستند و برای اجرای قراردادها به آن حوزههای قضایی متکی هستند.
ب – مشروعیت سیاسی مستقل یک دولت را ندارند.
ج – اعمال قدرت نظارتی[4] [از طریق تجمیع و سواستفاده از دادههای کاربران] از سوی این شرکتها سابقا باعث واکنش منفی جهانی شده است.
https://hatefcenter.org/fa/wp-content/uploads/2022/12/بلاکچین-و-ارزهای-دیجیتال.jpg500700امیر محمدیدوستhttps://hatefcenter.org/fa/wp-content/uploads/2022/05/اندیشکده-هاتف-845x300.pngامیر محمدیدوست2022-12-14 13:48:082022-12-17 22:36:25اینترنت حکم میراند؛ قرن بیستویکم متعلق به چین، ایالات متحده یا سیلیکون ولی نیست. متعلق به اینترنت است.