آنچه در ادامه میآید مبتنی بر پیشفرض اولیۀ وجود تنگنای حکمرانی در ایران است. بنا بر علایم متعددی در سطوح خرد و کلان، امر حکمرانی در کشور با صعوبت و سختیهای متراکم همراه شده و به نظر میرسد که مدیریت برای هر شخص، حزب و گروهی بیش از اندازه دشوار و مسئلهساز گشته است.
پیدایش این وضعیت متاثر از عوامل چندگانهای است که در این نوشته به واکاوی عمیق آن نمیپردازیم. اما تا جای ممکن راهکارهایی را ناظر به گذشته و حال بیان کرده و با نگاهی خوشبینانه به آینده، موارد راهگشایی را ناظر به جامعه ارائه میکنیم تا هر مدیر و مسئولی در کشور بتواند از آن بهره برده و ناظر به آن سازمان و پیرامون خود را تا جای ممکن سامان دهد.
البته تردید نیست که ادبیات حجیمی در این حوزه گردآوری و تالیف گشته و این بیان مختصر، میل به تقلیل مسائل ریشهدار حکمرانی در ایران ندارد. سادهسازی مسیر چیزی غیر از تقلیلگرایی است. سادهسازی با نیت اصلاح و بهبود عملکرد در حکمرانی میتواند آیندۀ بهتری را برای همۀ ما در کشور فراهم سازد و این نوشته بر اساس همین انگیزه از منظر یک پژوهشگر علوم اجتماعی تا جای ممکن با صراحت، شفافیت و سادگی بیان شده است.
