بایگانی برچسب برای: روانشناسی

روان‌شناسی موفقیت یا روان‌شناسی زرد؟

در اپیزود سوم پادکست دوسیه، روان‌شناسان موفقیت، روشنفکران، روحانیون و سلبریتی‌ها به‌عنوان چهار گروه دارای مرجعیت فکری و فرهنگی برای بخشی از ایرانیان امروز معرفی شدند و از بین آن‌ها قشر مورد هدف روان‌شناسان موفقیت بودند. به نظر می‌رسد این گروه امروزه به شکل گسترده‌ای در تمامی حوزه‌های زندگی شامل مدرسه، دانشگاه، ارتش، روابط عاطفی و جنسی و… نفوذ کرده و موثر هستند. مردم به وفور به آنان مراجعه کرده و در مورد حساس‌ترین مسائل زندگی‌شان از آنان نظرخواهی می‌کنند. در حالی که می‌توان پرسید آیا این قشر در این حدی که مورد توجه واقع شده‌اند قادر به بهبود اوضاع و حل مشکلات هستند؟ به علاوه این میزان از اقبال امروز ایرانیان به روان‌شناسان امری است که در دهۀ قبل به وضوح بسیار کمتر بوده. پس به منظور فهم بهتر چگونگی و چرایی این پدیدۀ نسبتا نو یعنی تاثیر و مرجعیت بالای روان‌شناسان موفقیت دکتر علی شهاب ، نماینده‌ای از جامعۀ روان‌شناسان، میهمان این اپیزود پادکست دوسیه بود و با وی گفت‌وگو شد.

سوالات اصلی که کل گفت‌وگو پیرامون آن‌ها شکل گرفتند عبارت از موارد زیر هستند:

  • آیا روان‌شناسی در ایرانِ امروز نفوذ بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است و روان‌شناسان مرجعیت فکری و فرهنگی برای جامعۀ ایران دارند؟
  • آیا روان‌شناسی فردگرا است یا خیر؟ اگر هست آیا این فردگرایی اشکالی بر آن است یا خیر؟
  • آیا می‌توان این پدیده را روان‌شناسی جریان غالب در نظر گرفت که مجموعه‌ای از آموزه‌های مشخص از طریق آموزش به دانشجویان منتقل می‌شوند؟
  • آیا روان‌شناسی علم است و اگر علم است به چه معناست؟ یعنی کدام ویژگی روان‌شناسی باعث می‌شود علمی شود و روان‌شناسی زرد چه ویژگی‌هایی ندارد که باعث می‌شود علمی نباشد؟ آیا روان‌شناسی هم قوانینی ماندن آنچه در علم فیزیک مطرح می‌شود دارد؟ اگر نه چرا؟
  • اگر روان‌شناسی اثربخش‌تر از روش‌های دیگر (روش‌های رقیب) است، پس چرا یک عده از جامعه دنبال آن روش‌ها رفته و دنبال روان‌شناسی نمی‌روند؟ آیا فقط در کشور ما به سراغ راه‌های زرد غیر روان‌شناسی می‌روند؟
ادامه مطلب
روانشناسی فساد

مقدمه

فساد که تعریفش سوءاستفاده از قدرت برای منفعت‌های شخصی است، پدیده‌ای اجتماعی است که پیامدهای بسیار اثرگذاری بر مردم در سراسر جهان دارد. به همین دلیل لازم است مطالعات دقیق و مبتنی بر شواهد به صورت گسترده در این حیطه انجام شوند که معتبر و کاربردی باشند. اگرچه عمده مطالعات در این زمینه را شاخه‌هایی مانند اقتصاد، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی انجام داده‌اند اما در این مطالعات تمرکز بر سطح کلان بوده است. در حالی که این پدیده را در سطح خرد هم می‌توان مطالعه کرد. از شاخه‌هایی که این سطح خرد را مطالعه می‌کنند روانشناسی اجتماعی است.

تعارض منفعت‌ها در تنگناهای اجتماعی

در روانشناسی اجتماعی فساد به صورت یک تنگنای اجتماعی دیده می‌شود و این یعنی فساد موقعیتی است که در آن منفعت فرد در کوتاه‌مدت با منافع جمعی در بلندمدت مقابل هم قرار می‌گیرند. در فساد فرد قدرتمند با تعارض بین سوءاستفاده از قدرت و استفادۀ مسئولانه از آن مواجه می‌شود. به‌عبارت دیگر فرد بین اینکه مرتکب فساد (سوءاستفاده از قدرت) شود یا خیر قرار می‌گیرد که در صورت ارتکاب فساد در خدمت منافع شخصی کوتاه‌مدتش می‌شود و در غیر این صورت یعنی عدم فساد (استفادۀ مسئولانه از قدرت) در خدمت علائق جمعی در بلندمدت قرار می‌گیرد. هنگامی که فرد قدرتمند در «تنگنای فساد» قرار می‌گیرد عواقب مثبت و منفی موردانتظارش از فسادکردن را مجسم می‌کند. یعنی فرد قدرتمند درگیر پیش‌بینی‌کردن می‌شود. پیش‌بینی فساد حداقل دو دسته را در برمی‌گیرد: اول اینکه فرد قدرتمند هنگام مواجهه با تنگنای فساد عواقبی که گریبان خودش را می‌گیرند به صورت ذهنی پیش‌بینی می‌کند. دوم اینکه فرد قدرتمند به‌دلیل اینکه بر منابع مشترک قدرت دارد در مورد پیامدهای جمعی هم پیش‌بینی می‌کند. مثلا یک پلیس فاسد از رشوه در کوتاه‌مدت منفعت می‌برد اما در طولانی‌مدت از اینکه نیروی پلیس کمتر قابل‌اعتماد دیده می‌شود نیز آسیب می‌بیند.

در ساحت روان، افراد عواقبِ فوریِ فردی را در برابر عواقب طولانی‌مدت جمعی می‌بینند. به‌خاطر نادیده‌انگاشتن زمانی (یعنی نتیجۀ مطلوبی را در آینده کم‌ارزش‌تر از زمان حال ادراک‌کردن) عواقب منفی طولانی‌مدت برای جمع در مقایسه با عواقب فوری برای خود فرد نادیده گرفته می‌شود. این تنگنای زمانی در قلب تمامی اشکال فساد وجود دارد و در پس زمینۀ نقش مهم شناخت‌های مرتبط با پیش‌بینی‌کردن در تصمیم‌گیری فساد دیده می‌شود. به‌علاوۀ فهم اصل کلی اشاره‌شده لازم است برای درک بهتر ماهیت فساد بین فساد فردی و بین‌فردی تمایزی را قائل شویم. هریک از این دو نوع فساد فرآیندهای تصمیم‌گیری متفاوتی را با توجه به تصویرهای ذهنی پیامدهای موردانتظار در آینده دربرمی‌گیرند.

ادامه مطلب
اقتصاد دانش‌بنیان

تاریخچه اقتصاد دانش‌بنیان

صورت‌‌بندی‌‌های مختلف از شاخه‌‌های علمی باعث می‌‌شود تا با نگریستن از زاویه‌‌‌ای جدید به دستاوردهای نو برای رفع نیازها برسیم. یکی از علوم با شاخه‌‌های متعدد که از ابعاد مختلفی مثل روانشناسی، مهندسی، سیاست و… به آن پرداخته شده‌، اقتصاد است. تنوع رویکرد به اقتصاد متناسب با توسعۀ اقتصادی و افزایش سطح تولید و درآمد جوامع شکل گرفته که منجر به ایجاد نیاز برای کشف فرصت‌‌های خالی در کشورها شده است. اقتصاد دانش‌بنیان از مورد‌توجه‌‌ترین این صورت‌‌بندی‌هاست که قصد داریم در مقالۀ پیش‌‌رو به آن بپردازیم.

اقتصاد دیجیتال، اقتصاد کشاورزی، اقتصاد اشتراکی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد اطلاعات‌محور، اقتصاد رفتاری و انواع دیگری از صورت‌بندی‌های ایجادشده از اقتصاد، طی سال‌های گذشته به ادبیات علم اقتصاد اضافه شده است و هرکدام سعی کرده‌اند تا از زاویۀ دیدی متفاوت به روابط اقتصادی بپردازند تا با تعریف خود روابط اقتصادی‌اجتماعی بشری را توصیف کرده و به ارائۀ راهکار برای بهره‌‌مندی از آنها بپردازد. در بین انواع مفاهیم مطرح شده در مجامع علمی و رسانه‌ای در فضای جهانی و البته کشور در سال‌های اخیر یک صورت‌بندی – که هرچند در فضای علمی تازه نیست – موردتوجه سیاست‌گذاران قرار گرفته تا با توسل به آن بتوانند اقتصاد کشور را متحول کنند. مفهوم اقتصاد دانش‌بنیان بیش از 50 سال پیش به ادبیات علمی دنیا اضافه شد و از اوایل دهۀ 80 شمسی در کشور جای خود را باز کرد، اتفاقی که باعث ایجاد یک موج سرمایه‌گذاری و حمایتی گسترده از آن توسط نظام سیاسی و اقتصادی در کشور شد. در این مقاله علاوه بر توضیح تاریخ و مفهوم اقتصاد دانش‌بنیان و تأثیرات آن بر بخش‌های مختلف به وضعیتش در کشور می‌پردازیم.

ادامه مطلب