بایگانی برچسب برای: سرمایه اجتماعی از نگاه بوردیو

رویکرد بالابه‌پایین و پایین‌به‌بالا در جامعه (این تصویر را هوش مصنوعی ساخته است)

در قسمت اول این مجموعه‌یادداشت، به این پرسش پاسخ داده شد که سرمایۀ اجتماعی چیست و چه دسته‌بندی‌ها و انواع و مفاهیمی به فهم‌ ما از این مفهوم کمک می‌کنند. در این بخش درخصوص منابعی که سرمایۀ اجتماعی را تشکیل می‌دهند مباحثی مطرح شده است.

رویکرد از بالابه‌پایین

نظریه‌های متنوعی معتقدند که سرمایۀ اجتماعی از بالابه‌پایین (یعنی از سوی ساختارهای سیاسی و اجتماعی) تشکیل شده و از همین طریق نیز از بین می‌روند. این نظریه‌ها معتقدند که رهبران سیاسی این توانایی و ظرفیت را دارند که با عملکرد مناسب فردی و نهادی، اعتماد اجتماعی را جلب کنند و به شهروندان این اطمینان را بدهند که نهادهای عمومی بی‌طرف هستند. نتیجۀ این رفتار، از دید این نظریه‌پردازان، این است که اعتماد عمومی سرریز کرده و به روابط متقابل شهروندان نیز سرایت می‌کند [[1]]. در این دیدگاه سرمایۀ اجتماعی خروجی‌ یک رفتار دانسته می‌شود که منشأ آن از سوی دولت‌ها بوده و نتیجۀ آن تغییر رفتار شهروندان است: سرمایۀ اجتماعی یک متغیر وابسته و نتیجۀ تحمیل‌گری یا تسهیل‌گری‌ محیط‌های نهادی‌ست. در حمایت از این رویکرد، یعنی وابستگی‌ سرمایۀ اجتماعی‌ یک جامعه به رفتارها و نهادهای سیاسی، گفته می‌شود زمانی‌که اهداف سیاسی و سخت‌گیری‌ها در عضویت در شبکه‌ها وجود داشته باشد، جریان دانش و اطلاعات نیز محافظه‌کارانه‌تر خواهد شد [[2]]. برخی از این نهادها، که می‌توانند توسط قوانین و به‌صورت از بالابه‌پایین تقویت شده یا تخریب شوند، عبارت‌اند از [[3]]:

ادامه مطلب
سرمایه اجتماعی از نگاه هوش مصنوعی - (این تصویر به کمک هوش مصنوعی ساخته شده است.)

اعتماد به یک دایرۀ کوچک از افراد نزدیک، ناتوانی در شنیدن ایده‌ها و دیدگاه‌های مخالف، تشکل‌های کوتاه‌عمر و پرحاشیۀ صنفی و سیاسی، تنهایی و تک‌رَوی، تبدیل رقابت به خصومت، فقدان لابی‌های اثربخش صنفی، ارتباطات حرفه‌ای سست، بده‌بستان‌های اندک در محیط‌های کاری و دوستانه، همگی نشانه‌هایی از یک بیماری جمعی هستند: کمبود سرمایۀ اجتماعی.

اما سرمایۀ اجتماعی چیست؟ آیا سرمایۀ اجتماعی صرفاً اعتماد به دیگران است؟ قطعاً خیر…

زمانی ‌که دو باجناق، که یکی کارمند و دیگری راننده‌تاکسی است، نمی‌توانند سر یک موضوع ساده با یکدیگر به مفاهمه برسند، آن چیزی که غایب است سرمایۀ اجتماعی‌ست. زمانی ‌که بچه‌های یک کلاس قرار می‌گذارند که برای اعتراض به سیستم سرمایش ضعیف مدرسه دسته‌جمعی غیبت کنند ولی فقط نیمی از آن‌ها پای قرار می‌مانند، آن چیزی که غایب است سرمایۀ اجتماعی‌ست. زمانی ‌که بازوهای حقوقی شرکت‌های دیجیتال نمی‌توانند (یا نمی‌خواهند) منافع مشترک خود را یا یکدیگر در میان بگذارند، و در نتیجه نمی‌توانند در راستای منافع یکدیگر در مقابل جریان‌های قوانین بازدارنده قد علم کنند، آن چیزی که غایب است سرمایۀ اجتماعی‌ست.

ادامه مطلب