در قسمت اول این مجموعهیادداشت، به این پرسش پاسخ داده شد که سرمایۀ اجتماعی چیست و چه دستهبندیها و انواع و مفاهیمی به فهم ما از این مفهوم کمک میکنند. در این بخش درخصوص منابعی که سرمایۀ اجتماعی را تشکیل میدهند مباحثی مطرح شده است.
رویکرد از بالابهپایین
نظریههای متنوعی معتقدند که سرمایۀ اجتماعی از بالابهپایین (یعنی از سوی ساختارهای سیاسی و اجتماعی) تشکیل شده و از همین طریق نیز از بین میروند. این نظریهها معتقدند که رهبران سیاسی این توانایی و ظرفیت را دارند که با عملکرد مناسب فردی و نهادی، اعتماد اجتماعی را جلب کنند و به شهروندان این اطمینان را بدهند که نهادهای عمومی بیطرف هستند. نتیجۀ این رفتار، از دید این نظریهپردازان، این است که اعتماد عمومی سرریز کرده و به روابط متقابل شهروندان نیز سرایت میکند [[1]]. در این دیدگاه سرمایۀ اجتماعی خروجی یک رفتار دانسته میشود که منشأ آن از سوی دولتها بوده و نتیجۀ آن تغییر رفتار شهروندان است: سرمایۀ اجتماعی یک متغیر وابسته و نتیجۀ تحمیلگری یا تسهیلگری محیطهای نهادیست. در حمایت از این رویکرد، یعنی وابستگی سرمایۀ اجتماعی یک جامعه به رفتارها و نهادهای سیاسی، گفته میشود زمانیکه اهداف سیاسی و سختگیریها در عضویت در شبکهها وجود داشته باشد، جریان دانش و اطلاعات نیز محافظهکارانهتر خواهد شد [[2]]. برخی از این نهادها، که میتوانند توسط قوانین و بهصورت از بالابهپایین تقویت شده یا تخریب شوند، عبارتاند از [[3]]:
ادامه مطلب