یادداشت‌ها

مشترک خبرنامه هاتف شوید

هاتف‌نامه

نامه‌های ما به شما، برآمده از اندیشه‌های ماست.

فساد با عینک روانشناسی؛ مقدمه‌ای بر روان‌شناسی فساد (2)

17 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است.

مقدمه؛ پویایی‌های فساد بین‌فردی

تنگنای فساد بین‌فردی بیش از فساد فردی به پیش‌بینی نیاز دارد. به‌منظور روشن‌ترشدن پویایی‌های اجتماعیِ پیچیده در فساد بین‌فردی در این قسمت نگاه دقیق‌تری به اهمیت و ضرورت «هنجارهای فساد» (این نکته که فسادکردن هنجار است) انداخته و نشان داده می‌شود که اعتماد نقش دوگانه‌ای (twofold) در فساد بین‌فردی ایفا می‌کند (اعتماد عمومی را خدشه‌دار می‌کند درحالی که به اعتماد خیلی خاصی نیاز دارد). در این بحث بر فساد بین‌فردی تمرکز کرده و به‌صورت مختصر به اهمیت این دو عامل برای فساد فردی اشاره می‌شود.

هنجارهای اجتماعی:

یکی از مهم‌ترین معیارها برای پیش‌بینی پیامدهای احتمالی رفتار فاسد در آینده هنجارهای اجتماعی هستند. هنجارهای اجتماعی فهمی مشترک را در مورد اقداماتی توصیف می‌کنند که اجباری، مجاز یا ممنو‌ع‌اند. پیش‌بینی در مورد رفتار (فاسد) دیگران براساس پیش‌بینی هنجارها صورت می‌گیرد. با توجه به این نکته دو نوع اصلی هنجارهای اجتماعی وجود دارند: هنجارهای تجویزی و هنجارهای توصیفی. اقدام فاسدی که فرد پیش‌بینی می‌کند انجام شود می‌تواند بر این اساس ارزیابی شود که آیا آن اقدام مجاز است (هنجارهای تجویزی) و آیا دیگران نیز درگیر آن هستند (هنجارهای توصیفی) یا خیر.

روانشناسی فساد و فساد بین‌فردی
روانشناسی فساد و فساد بین‌فردی

همان گونه که پیش‌تر اشاره شد فساد رفتاری است که حتی در زمینه‌های پرفساد تایید نمی‌شود. به‌عنوان یک مورد می‌توان به قدرتمندانی اشاره کرد که هیچ‌گاه به‌صورت عمومی رفتار فاسدانۀ خود را تایید نمی‌کنند. در نتیجه هنجارهای تجویزی در مورد فساد مکررا تجربه‌های منفی مانند فعال‌شدن گناه یا شرم را پیش‌بینی می‌کنند. با این وجود هنجارهای توصیفی می‌توانند علیه این نمودهای ذهنی مهارکنندۀ فساد عمل کنند. ادراک این که اکثریت درگیر فساد هستند پیش‌تجربۀ منفی از عمل فساد را کاهش می‌دهد. در نتیجه هنجارهای توصیفی می‌توانند به‌عنوان یک عامل توجیه‌کننده عمل کنند – «می‌دانم که اشتباه است اما همه آن کار را انجام می‌دهند». این توجیه‌ها برای رفتار خودخواهانه مکررا پیش از انجام رفتار واقعی شکل می‌گیرد و احساس گناه پیش‌بینی شده و شرم را کاهش می‌دهد.

خصوصا عنصر پیش‌بینی‌شونده در بازنمایی این هنجارها – «اگر من این کار را نکنم دیگری انجام می‌دهد»- راه را برای فساد هموار می‌کند. به این دلیل که بیشتر مردم دید اخلاقی‌شان به خود اغراق‌آمیز است، «دیگرانِ» فاسد بالقوه می‌توانند به‌صورت افرادی کمتر اخلاقی بازنمایی شوند و به احتمال بالایی درگیر عمل فساد می‌شوند.

به این ترتیب هنجارهای اجتماعی هم برای فساد فردی هم بین‌فردی مهم است اما با درجاتی متفاوت. در فساد فردی ادراک هنجارهای اجتماعی می‌توانند معیار تصمیم گیری باشند که بر تصمیم فساد به‌گونه‌ای که توضیح داده شد اثرگذار باشند. یعنی ادراک این که یک رفتار خاص فاسد مرسوم و پذیرفته شده است – این ارزیابی اغلب به سمت تمایلات خودخواهانه میل پیدا می‌کند – احتمال وقوع فساد فردی را به‌شدت افزایش می‌دهد. مثلا اگر یک جمع‌آوری‌کنندۀ مالیات این‌طور ادراک کند که رشوه هنجار است این احتمال وجود دارد که او به همان شیوه رفتار کند.

در فسادهای بین‌فردی هنجارهای ادراک شده می‌توانند اهمیت بیشتری داشته باشند زیرا آنان مستقیما بر موفقیت مورد انتظار معاملات فاسد تاثیر می‌گذارند. خصوصا هنجارهای توصیفی ادراک شده اطلاعات مهمی را در مورد شانس موفقیت یک معاملۀ فاسد منتقل می‌کنند. مثال اقدام رشوه‌دهی به مامور پلیس پس از تخطی از قانون ترافیک را در نظر بگیرید. اگر فرد خاطی از قانون این باور را داشته باشد که فساد فراگیر است، پرداخت رشوه را آغاز می‌کند (مثلا با چسباندن یک یادداشت بر روی گواهینامۀ رانندگی شما) و با این کار می‌تواند از این که تاوان سنگینی بپردازد جلوگیری کند. در این زمینه ارزش مورد انتظار مامور پلیس در پذیرش رشوه بر تنبیه مورد انتظار غلبه می‌کند. با این وجود اگر متخطی ترافیک باور داشته باشند که فساد به ندرت رخ می‌دهد چنین اقدامی می‌تواند منجر به مشکل بزرگ‌تری شود تا فقط جریمۀ سرعت را به همراه داشته باشد. در سناریوی دوم تنبیه بالقوه در تلاش جهت رشوه‌دهی بر ارزش مورد انتظار از پذیرش رشوه غلبه می‌کند.

به‌علاوۀ شکل‌دهی به پیش‌بینی‌ها در مورد رفتار شرکای فاسد بالقوه، یک دینامیک دومی هم در مورد هنجارها می‌تواند شکل بگیرد. معاملات پرتکرار فاسد با شرکای یکسان می‌تواند منجر به شکل‌گیری شبکه‌های فاسد مستحکمی شود. در میان این شبکه‌های درحال‌شکل‌گیری فساد هنجارهای بین اعضایش تغییر جهت می‌یابند و فساد به استاندارد رفتاری تبدیل می‌شود. پس به محض اینکه معاملات فاسد مکرر انجام شوند «هنجارهای فاسد» جدیدی می‌توانند پدیدار شوند که منجر به فشار هنجاری برای فایده‌رساندن به گروه خودی فاسد می‌شوند. هنجارهای فاسد همکاری فاسد را تحمیل می‌کنند و در عین حال عدم همکاری در درون شبکۀ فساد را تحریم می‌کنند. این هنجارها تصمیمات پیش‌بینی‌کردن را برای هر عامل درگیری تسهیل می‌کند زیرا این‌ها همکاری دوجانبه را سیگنال می‌دهند. از طریق چنین هنجارهای فاسدی همکاری‌های فاسد بیشتر قابل‌پیش‌بینی می‌شوند – یک نشانۀ بسیار مرتبط برای معاملات بین‌فردی.

اعتماد:

اعتماد یک عنصر بین‌فردی مهم دیگر است که فرآیند تصمیم‌گیری آینده‌نگرانه را شکل می‌دهد. اعتماد دو نقش کاملا متفاوت اما مهم را در فساد بازی می‌کند. از طرفی شکل‌گیری و بقای معاملات فاسد بین‌فردی به اعتماد بین شرکای فاسد نیاز دارد (یعنی اعتماد اختصاصی) از طرف دیگر هر دو شکل فساد -فردی و بین‌فردی- به‌صورت کلی اعتماد عموم مردم به یکدیگر را در جامعه کاهش می‌دهد (یعنی اعتماد عمومی).

ابتدا لازم است دینامیک اعتماد اختصاصی شرح داده شود – یعنی باور به اینکه شخص دیگر هم نسبت به پیامدهای مرتبط با خودش نگران است. مشابه با شرایط همکاری معمولی همکاری فاسدانه به اعتماد نیاز دارد. عوامل فاسد لازم دارند انتظار داشته باشند که دیگران متقابلا جبران کنند و نسبت به معامله خیانت نکنند حتی وقتی وسوسه به این کار شوند. البته شکل اعتماد اختصاصی موجود در فساد بین‌فردی از اعتماد در موقعیت همکاری معمولی به دو شکل مهم متفاوت است.

اولا، عدم مشروعیت (و غیرقانونی‌بودن) فساد از انجام معاملات فاسد به‌صورت قانونی یا رسمی جلوگیری می‌کند. در نتیجه پیش‌بینی اینکه آیا شریک فاسد مقابله‌به‌مثل می‌کند بسیار بیشتر از اشکال معمولی همکاری بستگی به اعتماد دارد. ثانیا به دلیل ساختار تنگنای اجتماعی تودرتوی فساد بین‌فردی اعتماد بین عامل فساد تمایل به آسیب‌زدن به جمع را به‌صورت ضمنی می‌رساند. درحالی که همکاری‌کردن عموما مطلوب دیده می‌شود- یکی از نیازمندی‌های اصلی برای هر شکلی از جامعه – همکاری در فساد پیامدهای منفی برای جمع دارد که می‌توان آن را نوعی «همکاری منفی» نامید.

برای روشن‌ساختن این نکته باید گفت که اعتماد اختصاصی در فساد بین‌فردی این باور را نشان می‌دهد که شرکای فاسد در مورد پیامدهای مثبت برای یکدیگر اهمیت قائل‌اند. اما در عین حال پیامدهای منفی برای قربانی را لحاظ نمی‌کنند. در نتیجه یک معاملۀ فاسد نیازمند شکلی از «اعتماد فاسد» است، زیرا شرکای فاسد باید به‌صورت متقابل رفتار فاسد را پیش‌بینی کنند. مثلا، یک دانش‌آموز که به معلمش پیشنهاد رشوه در عوض نمرۀ بهتر می‌دهد باید پیش‌بینی کند که معلم به پیامدهای ثبت برای دانش‌آموز اهمیت می‌دهد و می‌خواهد که مقابله‌به‌مثل کند. پس مهم است که دانش‌آموز نیز پیش‌بینی کند که معلم پیامدهای منفی را که این معامله برای دیگر دانش‌آموزان کلاس خلق می‌کند نادیده می‌گیرد. مطالعات این ادعا را نشان می‌دهند که اعتماد اختصاصی همکاری فاسدانه را تسهیل می‌کند.

اما چگونه شرکای فاسد خیالشان از اعتماد اختصاصی راحت می‌شود؟ تعامل‌کردن یکی از راه‌ها برای شرکای فاسد است که اعتماد را افزایش دهند و در نتیجه پیچیدگی پیش‌بینی را کاهش دهند. سخنرانی‌های غیرمستقیم به‌کرات در مراحل اولیه معاملات تازۀ فاسد صورت می‌گیرند. برای اینکه روشن‌تر شود که چگونه زبان غیرمستقیم به‌ویژه فساد بین‌فردی جدید را تسهیل می‌کند به این نکته توجه کنید: وقتی یک معاملۀ فاسد آغاز می‌شود هر دو عامل فساد بالقوه با این چالش مواجه می‌شوند که الف) میل به درگیرشدن در فساد را بدون متهم‌کردن دیگری به فاسدبودن یا ب) واردشدن به قلمرو قانونی خطرناک تایید فاسدبودن خود را منتقل کنند. تمایل مردم برای درگیرشدن در فساد بین‌فردی می‌تواند این تعادل را با استفاده از زبان غیرمستقیم به دست دهد زیرا چنین امری تمایل به درگیرشدن در فساد را انتقال می‌دهد در حالی که انکار معقولی را هم تصدیق می‌کند.

به محض اینکه بر سر معاملۀ فاسد توافق صورت گرفت تعامل بین شرکای فاسد اعتماد اختصاصی فساد را با تصریح‌کردن قول‌ها و تهدید‌ها تسهیل می‌کند. صحبت‌کردن با دیگری در مورد پیش‌بینی‌های معاملۀ فاسد شرکای فاسد را قادر می‌سازد تا پیش‌بینی‌هایی را با کمک یک دیگر خلق کرده و به اشتراک بگذارند و در نتیجه برنامه‌های مشترکی را ایجاد کنند. به این صورت شرکای فاسد می‌توانند متقابلا پیش‌بینی مثبت از عواقب مثبت را تقویت کنند که حاصل معاملۀ فاسد است – «تصور کنید که تمامی پولی که می‌توانیم داشته باشیم» – و برجستگی یک قربانی بالقوه را کاهش دهند – «هیچکس آسیبی نمی‌بیند». اما همچنین تعاملات به‌وسیلۀ نیروی تهدید برای اطمینان از اعتماد فاسد می‌توانند استفاده شوند. مثلا، برای مطمئن‌شدن از همکاری‌های فاسد دوجانبه شرکای فاسد می‌توانند تصاویر ذهنی عینی را از آن چه رخ خواهد داد از این مورد ترسیم کنند که اگر شریک بخواهد که پشت کند چه اتفاقی برای او می‌افتد – فرد می‌تواند به تهدیدها و تنبیه‌های وحشتناکی که اغلب میان گنگ‌های مجرم مانند مافیا‌ها وجود دارد فکر کند. چنین تهدیدهایی به تنبیه‌کردن، پاسخ‌های هیجانی فوری و قوی را مانند ترس ایجاد می‌کنند که همکاری فاسد را تقویت می‌کند. پس تعامل‌کردن در مورد آیندۀ پیامدهای معاملات فساد بین‌فردی اعتماد اختصاصی را در میان شرکای فاسد افزایش می‌دهد.

دومین جنبۀ مهمی که این شکل از اعتماد را افزایش می‌دهد پیش‌بینی این است که موقعیت همکاری (فاسد) دوباره رخ دهد. «سایۀ آینده» مردم را وادار می‌کند تا نسبت به این واقعیت هشیار شوند که رفتارهای خاصی (مانند همکاری فاسد) در اکنون می‌تواند منجر به پیامدهای مثبت در آینده (مانند بازگشت سود متقابل) شود. به این دلیل که افق زمانی طولانی‌تر ارتباطات بادوام و سالم را ممکن می‌سازد این امر پیش‌بینی فواید آیندۀ معاملات فاسد را برای فرد و دیگر شرکای فاسد ممکن می‌کند.

افق طولانی‌تر زمانی، در نتیجه، توسعۀ اعتماد بین شرکای فاسد را ممکن می‌سازد. اولا پیش‌تجربۀ ذهنی پیامدهای مثبت آینده که حاصل مقابله‌به‌مثل مداوم هستند فعال می‌شوند. پذیرش و متقابلا رشوه‌دادن به‌صورت بالقوه اولین قدم در یک ارتباط فاسد دائم حاوی مقابله‌به‌مثل است. ثانیا، داشتن انتظار معاملات مکرر همچنین می‌تواند تهدید مورد انتظار از عکس‌العمل‌های بالقوه را هنگام ردکردن پیشنهاد فساد فعال کند. تهدید‌های اشاره‌شده و پیش‌بینی تنبیه برای مشارکت‌نکردن زمانی بیشترین تاثیر را دارند که شرکای فاسد به احتمال بالایی باز هم با یکدیگر تعامل داشته باشند. سیستم‌های تنبیه به‌صورت کلی وقتی موثرتر هستند که افق زمانی طولانی‌تر باشد. در مجموع، تمایل به درگیرشدن در فساد بین‌فردی و اعتماد اختصاصی بین شرکای فاسد در صورتی افزایش می‌یابد که شرکای فاسد انتظار معاملاتی را داشته باشند که در آینده دوباره رخ دهند.

گرچه اقدام فساد بین‌فردی به سطوح بالایی از اعتماد اختصاصی نیاز دارد، در سطح اجتماعی اعتماد و فساد به‌صورت منفی ارتباط دارند. به این دلیل که فساد در تعریف خود شامل سواستفاده از قدرت تخصیص داده شده می‌شود، فساد سطح اعتماد را در جامعه کاهش می‌دهد. اشکال بین‌فردی فساد که شامل تعاملات بین شهروندان و ماموران رسمی می‌شود به‌صورت ویژه‌تری برای اعتماد عمومی آسیب‌زننده هستند. شهروندانی که تجارب دست‌اولی از تخطی‌های عوامل رسمی دارند اعتمادشان را به موسسات عمومی، به سیاست‌ها و به دیگر شهروندان از دست می‌دهند. چنین تماس مستقیمی با فساد همچنین بازنمایی اشاره‌شده از هنجارهای اجتماعی را شکل می‌دهد و در نتیجه تاثیر مستقیم می‌گذارد برآن چه شهروندان می‌توانند هنگام تعامل با موسسات عمومی انتظار داشته باشند.

پویایی پیچیدۀ اعتماد و فساد زمانی به ویژه آشکار می‌شود که مورد مافیاها بررسی می‌شوند…

به‌صورت خلاصه اعتماد بیش از آنکه در موقعیت‌های همکاری عمومی نقش داشته باشند در معاملات فساد اهمیت و نقش دارند. اعتماد اختصاصی مستلزم این دو مورد است: یکی انتظار مقابله‌به‌مثل بین شرکای فاسد و دیگری باور به این که شرکای فاسد می‌خواهند به جمع آسیب بزنند. در سطح اجتماعی ارتباط متضادی بین اعتماد و فساد وجود دارد که فساد یکی از عوامل اصلی در اعتماد اجتماعی پایین است.

اعتماد و هنجارها – گذشته، حال و آینده:

تاکنون بر این نکته تاکید شد که رفتار گذشته در شکل‌دهی به بازنمایی‌های ذهنی از رویدادهای (فاسد) آینده اثرگذارند. تجربۀ فساد بر نحوه‌ای که اقدامات فاسد پیش‌بینی می‌شوند تاثیر می‌گذارد، حتی فراتر از آن، به این دلیل که حافظه و پیش‌بینی مبتنی بر نواحی مغزی مشابهی هستند. براساس مطالعات گسترده بر سوگیری‌های حافظه می‌توان فرض کرد که اقدامات فاسد موفقیت‌آمیز گذشته مکررا به‌نحو مثبت‌تری از آن چه واقعا رخ داده‌اند بازنمایی می‌شوند. مثلا، عوامل فساد قربانیان فساد را کمتر از مزایایی که کسب کرده‌اند در ذهن برجسته می‌یابند. این حافظۀ مخدوش از رفتار گذشته در ادامه به‌عنوان معیاری برای تصمیمات جاری عمل می‌کنند. حتی اقدامات فاسد پیشین کوچک می‌توانند فرآیند تصمیم‌گیری را تغییر شکل دهند و اجازه دهند که فساد کمتر مشکل‌زا به نظر آید. با داشتن تجارب مکرر، تصمیم به اینکه فرد آیا درگیر فساد شود یا نه بیشتر به‌صورت اتوماتیک درمی‌آید و پیش‌بینی به‌صورت سریع‌تر و کمتر ارادی رخ می‌دهد. اشکالی از فساد ضمنی بیشتر مبتنی بر برجسته‌ترین تجارب لذت‌بخش هستند که به‌دلیل کاهش زمانی اشاره شده مکررا دستاوردی (مادی) است که می‌تواند با استفاده از فساد به دست آید. در نتیجه، تجربۀ موفق در مورد فساد و حافظۀ مخدوش‌شده از این رویدادها راه را برای پیش‌بینی‌هایی که شانس فساد را افزایش می‌دهند هموار می‌کند.

البته رفتار گذشته به‌صورت خودکار به رفتار در آینده نمی‌انجامد. تجارب گذشته و خاطرات آنان به‌عنوان منبعی عمل می‌کنند که مردم به‌صورت گلچین استفاده می‌کنند تا پیش‌بینی‌هایی در مورد فساد شکل دهند. فهم پیش‌بینی موجود در فساد به فهم بهتر فرآیندهای انتقالی فساد کمک می‌کند و می‌تواند سنتزی را برای فهم اثرمتقابل بین گذشته و آینده پیشنهاد دهد. با وجود اذعان به اهمیت شرایط تاریخی مانند کلونی‌سازی و رفتار فاسد پیشین خود، داشتن رویکرد پیش‌بینی‌کننده این نکته را رد می‌کند که رفتار گذشته لزوما رفتار آینده را پیش‌بینی می‌کند.

تاثیر متقابل بین رفتار گذشته و ساخت ذهنی آینده می‌تواند با نگاه به هنجارهای اجتماعی و اعتماد شرح داده شود. همان گونه که در گذشته اشاره شد، در یک سطح اجتماعی سطح فساد ادراک‌شده می‌تواند منجر به شکل‌گیری «هنجارهای فساد» شود و سطح اعتماد را پایین آورد. تجارب قبلی در مورد فساد و خاطرات تحریف‌شده از این اقدامات بر پیش‌بینی‌های شهروندان اثر می‌گذارد و می‌تواند منجر به این شود که از فساد به‌عنوان «آن چه هنجار است که انجام شود» یاد شود.

با این حال هنوز هم بازنمایی‌های ذهنی تغییرپذیر هستند. شواهد تجربی دوجانبه از اعتماد و هنجارهای اجتماعی وجود دارند. اولا، مطالعات نشان داده‌اند که مردمی که از جوامع دارای اعتماد پایین به جوامع دارای اعتماد بالا مهاجرت می‌کنند به‌سرعت خود را با سطح جدید اعتماد اجتماعی مطابقت می‌دهند. آنان حتی به خودشان بیشتر از دیگران اعتماد می‌کنند زیرا انتظاراتشان را در مورد رفتار دیگران با مقایسۀ آن با مشاهدات نو مقایسه می‌کنند. ثانیا مطالعاتی آزمایشی در یه دانشگاه انگلیسی دارای دانشجویانی از ملیت‌های مختلف نشان می‌دهد که الف) سطح فساد ادراک‌شده از کشور مبدا بر رفتار فساد، در بازی فساد اثر می‌گذارد اما مهم‌تر از آن این است که ب) همچنین نشان می‌دهد که زمانی که مشارکت‌کنندگان در انگلیس سپری کرده بودند تاثیر سطح فساد کشور مبدا را کاهش داده بود. به عبارت دیگر هرچه مدت طولانی‌تری از زمان مهاجرت از کشورهای با فساد بالا گذشته بود افراد به احتمال کمتری در بازی فساد شرکت می‌کردند. این مطالعه شواهد تجربی فراهم می‌کند که انتظارات در مورد فساد می‌تواند مکررا به‌روزرسانی شود و این که رفتار گذشته به‌صورت خودکار به رفتار آینده منجر نمی‌شود. به نظر می‌رسید که مردم «قواعد بازی» را تشخیص می‌دهند و به‌سرعت خود را با آن وفق می‌دهند. این نشان می‌دهد که بازنمایی‌های ذهنی فقط حاصل رفتارهای گذشته و عادات اکتسابی نیستند اما امکان یادگیری الگوهای جدید رفتار را هم می‌دهند.

بخش اول این مطلب با عنوان «فساد با عینک روانشناسی؛ مقدمه‌ای بر روان‌شناسی فساد (1)» را در این پست بخوانید.

فساد با عینک روانشناسی؛ مقدمه‌ای بر روان‌شناسی فساد (1)

مطالب مرتبط...

حکمرانی چیست

حکمرانی چیست و چرا اهمیت دارد؟

9 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. حکمرانی چیست؟ چرا حکمرانی اهمیت دارد؟ چه ارتباطی بین حکمرانی و جامعه وجود دارد؟ شاخص‌های یک حکمرانی خوب چیست؟ مقدمه حکمرانی را می‌شود اینگونه تعریف کرد: «سیستم یا نظامی که به‌وسیلۀ آن بعضی چیزها جهت‌دهی و کنترل می‌شوند. این سیستم با

ادامه مطلب »
نشست نقش دانشگاه در بحران‌های اجتماعی سیاسی

هیس! دانشگاه فریاد نمی‌زند

1 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. اندیشکدۀ هاتف برگزار می‌کند: «هیس! دانشگاه فریاد نمی‌زند» نقش دانشگاهیان و نهاد دانشگاه در بحران‌های اجتماعی‌سیاسی با حضور• دکتر ابراهیم آزادگان؛ عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم شریف.• دکتر مقصود فراستخواه؛ جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و آموزش عالی.

ادامه مطلب »
اعتراض دانشجویان

طرح مسئلۀ نشست «هیس! دانشگاه فریاد نمی‌زند»

7 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. نقش دانشگاه بی‌نقش طرح مسئلۀ نشست «هیس! دانشگاه فریاد نمی‌زند» «20 نفر دیگه رو ممنوع‌الورود کردن»، «حواست باشه از در شمالی خارج نشی، اون‌جا پر لباس شخصیه»، «ساعت 10، تحصن کف دانشکده رو یادت نره»، «امروز چهاردمین روز دستگیری …‍ه و

ادامه مطلب »
امید اجتماعی زن زندگی آزادی

امید اجتماعی و جنبش زن زندگی آزادی

15 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه: ایرانیان در چند ماه اخیر در همان ایرانی که پیش از 25 شهریورماه 1401 بود زندگی نمی‌کنند. از پدیده‌های قابل‌توجه در چند ماه اخیر پس از کشته‌شدن مهسا امینی، سخن‌گفتن از امیدواری در جامعۀ ایرانی است. جستجو در شبکه‌های اجتماعی

ادامه مطلب »
سرمایه اجتماعی از نگاه هوش مصنوعی - (این تصویر به کمک هوش مصنوعی ساخته شده است.)

مرثیه‌ای بی‌اشک بر مرگ عموزنجیرباف (بخش اول: سرمایۀ اجتماعی چیست؟)

14 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. اعتماد به یک دایرۀ کوچک از افراد نزدیک، ناتوانی در شنیدن ایده‌ها و دیدگاه‌های مخالف، تشکل‌های کوتاه‌عمر و پرحاشیۀ صنفی و سیاسی، تنهایی و تک‌رَوی، تبدیل رقابت به خصومت، فقدان لابی‌های اثربخش صنفی، ارتباطات حرفه‌ای سست، بده‌بستان‌های اندک در محیط‌های کاری

ادامه مطلب »
روانشناسی فساد

فساد با عینک روانشناسی؛ مقدمه‌ای بر روان‌شناسی فساد 1

16 دقیقه زمان برای مطالعه‌ این متن نیاز است. مقدمه فساد که تعریفش سوءاستفاده از قدرت برای منفعت‌های شخصی است، پدیده‌ای اجتماعی است که پیامدهای بسیار اثرگذاری بر مردم در سراسر جهان دارد. به همین دلیل لازم است مطالعات دقیق و مبتنی بر شواهد به صورت گسترده در این حیطه

ادامه مطلب »
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اندیشکده هاتف

© ۱۳۹۷ – تاکنون | اندیشکده هاتف