فهرست مطالب
اینترنت حکم میراند[1]
قرن بیستویکم متعلق به چین، ایالات متحده یا سیلیکون ولی نیست. متعلق به اینترنت است.
پاراگ خانا[2] و بالاجی سرینیواسان[3]
ترجمه و تعلیقات: امیر محمدیدوست
زمانی که به متون تخصصی روابط بینالمل، اقتصادسیاسی بینالملل و یا علوم سیاسی در منابع تخصصی رجوع میکنید احتمال کمی وجود دارد که در بین مقالات آنها عناوینی چون تنازع بین چین و ایالات متحده، رقابت راهبردی این دو قدرت جهانی، آینده جهان در سایه تقابل این دو ابرقدرت از یک طرف و همچنین تاثیر شرکتها و غولهای فناوری جهانی چون گوگل، فیسبوک، آمازون و … بر حکمرانی جهانی از سوی دیگر، توجهتان را به خود جلب نکند. مقالاتی که جوهرۀ اصلی آن تبیین دینامیک کنشگری بازیگران مذکور در حکمرانی جهانی و همچنین توزیع قدرت در سطح جهان در سایۀ روابط این دو کشور و استیلای شرکتهای مزبور است، اما نویسندگان مقاله زیر نظر متفاوتی دارند، آنها معتقدند که آیندۀ حکمرانی جهانی نه در دست ایالات متحده و نه چین و نه غولهای فناوری خواهد بود، بلکه مختصات آتی حکمرانی جهانی توسط اینترنت و توسعۀ عرصههای نوین این فناوری رقم خواهد خورد. |
یان برمر، متخصص مطالعات ریسک در سیاست بینالملل، ادعا میکند که شرکتهای فناوری بزرگ نظم جهانی را تغییر میدهند (Bremmer, 2021)، در حالی که پاسخ دوستانۀ استِفِن. ام. والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد به این ادعای برمر این است که دولتها همچنان غالب خواهند ماند (Walt, 2021). ما دیدگاه سومی داریم: فناوری نهتنها نظم جهانی را تغییر داده است، بلکه ماهیت شرکتها و خود دولتها را نیز تغییر داده است. قرن بیستویکم نه به چین یا ایالات متحده تعلق دارد و نه به شرکتهای فناوری که به طور سنتی درک میشوند. بلکه متعلق به اینترنت است.
ادعای فوق به دلایل زیادی صادق است، که شاید مهمترین آنها ظهور پروتکلهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین و اتریوم است که نه توسط دولتها و نه شرکتها کنترل میشوند. اما این ادعا که شرکتهای بزرگ فناوری جهان واجد چنین نقشی نیستند در تعارض با دیدگاههای نوظهوری است که عموما مطرح میشود. اما دلایلی که برای این ادعا مطرح میشود چیست؟ به طور کلی نقاط ضعفی که شرکتهای فناوری جهانی واجد آن هستند و هم برمر و هم استِفِن والت در مورد آن صحبت میکنند را میتوان حداقل در سه مورد زیر خلاصه کرد:
الف – آنها معمولاً در ایالات متحده یا چین ساکن هستند و برای اجرای قراردادها به آن حوزههای قضایی متکی هستند.
ب – مشروعیت سیاسی مستقل یک دولت را ندارند.
ج – اعمال قدرت نظارتی[4] [از طریق تجمیع و سواستفاده از دادههای کاربران] از سوی این شرکتها سابقا باعث واکنش منفی جهانی شده است.
در چنین فضایی پروتکلهای رمزنگاری که میتوانند از اموال محافظت کنند و قراردادها را فراتر از مرزهای دولتهای ملی سنتی اجرا کنند، مورد توجه قرار گرفته است. و توزیع قدرت سنتی در سطح جهان را که مولفۀ اصلی آن ژئوپلیتیک قدرت و ثروت جهانی بود با تردیدهایی روبهرو ساخته است. اما چالش فناوری با ژئوپلیتیک سنتی فراتر از پروتکلهای رمزنگاری، شرکتهای فناوری و حتی خود فضای دیجیتال است، زیرا فناوری شروع به تغییر شکل دنیای فیزیکی کرده است. در ادامه دلایلی را ذکر خواهیم کرد که در پی اثبات این موضوع هستند که ما در حال گذار از عصر ژئوپلیتیک[5] به عصر تکنوپلیتیک[6] هستیم.
1 – مجاورت شبکه در حال حاضر برابر با جغرافیای فیزیکی است
در ژئوپلیتیک سنتی، مکیندر به موقعیت ابدی قدرتهای سرزمینی میپردازد. روسیه و ژاپن ممکن است در طول زمان ایدئولوژیهای قدرت متفاوتی داشته باشند، اما جغرافیای آنها ثابت میماند و این موضوع ظرفیت اعمال قدرت توسط آنها را محدود و نامحدود میسازد. با این حال، اینترنت در حال افزودن بعد جدیدی به این موضوع است. اینترنت فقط یک لایه دادۀ خنثی نیست، بلکه نوع جدیدی از جغرافیا است که از نظر وسعت با دنیای فیزیکی قابل مقایسه است. تا جولای سال 2022 ضریب نفوذ اینترنت در جهان 62.5درصد بوده است، و این به این معنی است که چیزی در حدود 5.3 میلیارد نفر در سراسر جهان به اینترنت دسترسی دارند که اروپای شمالی با ضریب نفوذ اینترنت 98درصد در بین جمعیت رتبۀ اول را دارد. کشورهایی که بالاترین ضریب نفوذ اینترنت را در سراسر جهان دارند، امارات، دانمارک و ایرلند بودند. در نقطه مقابل این طیف، کره شمالی قرار دارد که تقریباً هیچ نفوذ استفادۀ آنلاین در میان جمعیت عمومی ندارد و در رتبۀ آخر جهان قرار دارد (Martorana, et al., 2022).
چیزی که آن را به عنوان یک آتلانتیس دیجیتال میتوان در نظر گرفت، قارۀ جدیدی که در ابر شناور است، جایی که قدرت های قدیمی با هم رقابت میکردند و قدرتهای جدید ظهور میکنند. در این قارۀ ابری، واحد فاصله بین دو نفر زمان سفر بین موقعیتهای آنها در کره زمین نیست، بلکه درجات جدایی آنها در شبکههای اجتماعی است.
این بدان معناست که هر کسی میتواند خود را بهسادگی با حضور و دنبالکردن افراد در شبکههای اجتماعی به دیگران نزدیک کند یا با مسدودکردن حسابهایشان در همان شبکهها، دیگران را از خود دور نگه دارد، بدون نیاز به بلیط هواپیما. هر موجودیت شناور در این قارۀ ابری نیز میتواند با پینگکردن آدرسهای IP مناسب، برای هر چیزی، از تراکنشها گرفته تا تهاجمات سایبری – بدون نیاز به مجاورت قبلی، با هر موجود دیگری تعامل داشته باشد.
هر شهروند دنیای قدیم، مشروط بر اینکه به اینترنت دسترسی داشته باشد، میتواند بهسادگی با کار از راه دور از طریق صفحۀ نمایش خود به شهروند جدید تبدیل شود و هر روز چند ساعت را در فضای ابری بگذراند، همان طور که میلیاردها نفر به طور معمول انجام میدهند، بدون نیاز به مهاجرت فیزیکی. رمزگذاری بهعنوان معادل دیجیتالی استحکامات فیزیکی در ابر عمل میکند و به هر کاربری اجازه میدهد بدون توسل به مهمات سنتی از دارایی دیجیتال خود دفاع کند، بدون نیاز به نیروی فیزیکی. نکتۀ پایانی اینکه نزدیکیِ شبکه اکنون با جغرافیای فیزیکی برابری میکند و فرضیات ژئوپلیتیکی اساسی در مورد شهروندی، مهاجرت، فرافکنی قدرت و استفاده از زور باید برای دنیای دیجیتال بازنگری شود.
2 – ارزهای ملی با رقابت ارزهای دیجیتال مواجه خواهند شد
به اتفاقی که برای روزنامهها افتاد فکر کنید: اول، همۀ آنها آنلاین شدند. سپس Google News همۀ آنها را ایندکس کرد. در آخر، روزنامههای محلی دریافتند که انحصار جغرافیایی آنها اکنون از بین رفته است و دیگر نیازی به توزیع روزنامههای فیزیکی از طریق کامیونها نیست. سرنوشت مشابهی برای ارزهای ملی رقم خواهد خورد. در حال حاضر، ارزهای ملی با ارزهای رمزنگاری شده رقابت میکنند، زیرا افراد و موسسات کیف پولهای دیجیتالی پر از داراییهای مختلف دارند که میتوانند با یکدیگر معامله شوند و این روند زمانی که ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) معرفی شوند، تسریع نیز خواهد شد. در آن زمان هر دارایی در برابر هر دارایی دیگر بر اساس شاخصی که در جدول ماتریسی تبدیل آنها مشخص خواهند شد، معامله میشوند.
ما در آستانۀ ورود به عصر رقابت پولی جهانی هستیم، جایی که ارزهای ملی باید هر ساعت از روز، حتی در بین شهروندان کشورهای خودشان، بر سر تصاحب جایگاه خود در سبد کیف پول شخصی افراد به رقابت با یکدیگر بپردازند. نسخۀ دیجیتالی ین ژاپن با فرانک سوئیس، رئال برزیل و هر دارایی دیگری با حساب سرمایۀ باز از جمله بیتکوین وارد رقابت جهانی خواهند شد و بهجای شرایط فعلی که در آن تورمهای کنترلنشده و کاهش عمدی و رقابتی ارزش پول ملی[7] [جهت رقابت با سایر کشورها در توسعۀ صادرات] حاکم است، جدول ماتریس تبدیل ارزها نوع جدیدی از نظم و انضباط را بر پولهای ملی تحمیل میکند، زیرا میلیاردها نفر تصمیم میگیرند که کدام ارز را نگه دارند یا نه.
3 – اقتصاد از راه دور[8] یک بازار استعداد برای شهروندان در سراسر جهان ایجاد کرده است
استفن والت ادعا میکند که از آنجایی که طرفداران آرمانشهرهای دیجیتالیِ بدوندولت هنوز باید در جایی زندگی کنند، در نهایت یک دولت بر آنها کنترل خواهد داشت. اما در فضای بازارگاههای رقابتیِ حوزههای قضایی مختلف که یک مکان مشخص میتواند هر جای دیگری نیز باشد [بهواسطۀ امکان توسعۀ فراتر از حد تصور مبادلۀ امکانات و انتخابها]، هیچ دولتی به اندازهای که مردم فکر میکنند، اختیار ندارد.
مکانهایی مانند استونی، نیوزلند، سنگاپور، تایوان، پرتغال، امارات متحدۀ عربی و شیلی همگی برای استعدادهای جدید از طریق «ویزاهای عشایری[9]» و سایر برنامههای مشابه رقابت میکنند. از این گذشته، بسیاری از جنبههای زندگی از قبل در فضای ابری قرار دارند (مانند ایمیل، آموزش و تجارت الکترونیک) و بسیاری دیگر تا حدی دیجیتالی شدهاند (مانند امور مالی و شرکتهای خارجی).
دولت همان چیزی است که مانکور اولسون، اقتصاددان معروف به آن «راهزن ثابت[10]» میگوید و در ازای ارائۀ مزایا، رانت میگیرد. اما تا زمانی که مردم میتوانند خارج شوند یا اجازۀ خروج را داشته باشند، گزینههای بیشتری نسبت به همیشه برای کشور میزبانِ مهماننوازتر دارند. فقط از 9 میلیون مهاجر آمریکایی که در سراسر جهان پراکنده شدهاند بپرسید، رقمی که در دهۀ گذشته دو برابر شده است؛ اما هنوز مهاجرت بزرگ در راه است.
4 – بیتها بالاخره در حال تغییر شکل اتمها هستند
در دهۀ گذشته، پیتر تیلِ[11] کارآفرین، جی. استورز هالِ[12] توسعهدهنده و تایلر کاونِ[13] اقتصاددان، موارد قانعکنندهای را مطرح کردند که فناوری دیجیتال پیشرفت کرده است در حالی که فناوری فیزیکی راکد مانده است (Karlgaard, 2012) (Hall, 2020) (Cowen , 2011). اما اگر به پهپادها، خروجیها و تولیدات صنعت روباتیک، ماشینهای خودران، رابطهای مغز و ماشین، ابزارهای ویرایش ژن مانند CRISPR و واکسنهای mRNA و همچنین بازگشت انرژی هستهای، مسابقۀ فضایی و هواپیماهای مافوقصوت فکر کنیم؛ ما در نهایت شاهد تقویت مجدد نوآوری در دنیای فیزیکی هستیم. هنگامی که چیزی به صورت آنلاین کار میکند، میتوان آن را سریعا در هر جای دلخواه در دنیای فیزیکی ظاهر نمود و بسیار سریعتر از گذشته و در مقیاسی بزرگتر رشد داد و دقیقا به همین دلیل است که استدلال استفن والت مبنی بر اینکه دولتها لزوماً چون «محیط فیزیکی» را کنترل میکنند [مفهومی که بهعنوان «قلمرو سرزمینی» شناخته میشود] ممکن است عملاً صادق نباشد، زیرا دولتی که فضای دیجیتال را درک نمیکند ممکن است به احتمال زیادی قادر نباشد که محیط فیزیکی را کنترل کند. در چنین فضایی کشورهایی که توانایی کمتری در این حوزه دارند، تلاش خواهند کرد تا کنترل خود را بر سرمایههای انسانی و مالی با تلاشهای بیهوده و ارتجاعی برای تنظیم مجدد فناوریهای فیزیکی نوظهور حفظ کنند، در حالی که قلمروهای سرزمینی توانمندتر آنها را در آغوش خواهند گرفت.
به عبارت دیگر، کوتهبینانه است که فکر کنیم فناوری بهطور نامحدود در قلمروی دیجیتال محدود میشود. دولتها ناگزیرند اقتضائات توسعۀ فناوریهای نوظهور را پذیرفته و خود را پیوسته ناظر به فناوریهای جدید، چه دیجیتال و چه فیزیکی، بازطراحی کنند و یا اینکه این اقتضائات را نپذیرند و عقب بمانند و شاهد خروج بهترین شهروندان و همین طور سرمایههای مالیشان به سایر قلمروهای سرزمینی باشند.
5 – تنظیمکنندههای مبتنی ابری[14] در حال رقابت با تنظیمکنندههای حاکمیتی هستند
رگولاتورهای تاکسیهای سنتی ممکن است بازرسیهای گذرا از دارندگان مجوز تاکسی[15] را انجام دهند. اما آنها مانند اوبر[16]، گوجِک[17]، لیفت[18]، دیدی[19] رانندگان خود را بهشدت تنظیم نمیکنند. به این معنا که آنها هر راننده تاکسی را در طی سفر با GPS ردیابی نمیکنند، تا اطمینان حاصل کنند که هم راننده و هم مسافر میتوانند تراکنش را انجام دهند، رتبهبندی را از هر دو طرف ثبت کنند، و از مجموعه کامل ابزارهای موجود برای تنظیمگری مدرن استفاده کنند.
این شرکتهای فناوری به واسطۀ این اقدامات و جذب مخاطبان و مشتریان بازیگران قدیمی در حال ازمیدانبهدرکردن این بازیگران هستند و از این جهت نیز متحمل واکنش شدید این بازیگران شدهاند که میخواهند کنترل خود را همچنان بر سیستم حفظ کنند و شاید بهترین نمونه این غلبه تلاشهای مداوم اقتصاد اشتراکگذاری قرن بیستویکمی برای کوبیدن میخ آخر بر تابوت استخدام مادامالعمریِ رایجِ قرن بیستمی باشد. با این حال، این مقاومتها بسیار دیرهنگام و ناکاراست. زیرا:
1 – اولاً این شرکتها در موارد مهم، در حال حاضر سریعتر از دولت به اهدافی که سابقا در انحصار دولت بود، دست مییابند. به عنوان مثال، GoTo Group، شرکت مادر سرویس گوجِک اکنون بیش از 2 درصد از تولید ناخالص داخلی اندونزی، که بیش از 1 تریلیون دلار است، را تامین کرده و در کنار آن مبادرت به ایجاد میلیونها شغل کرده است و سالانه نزدیک به 2 میلیارد تراکنش را وارد اقتصاد رسمی مشمول مالیات میکند. این به گوجک پایگاه عظیمی از حمایت عمومی میدهد.
2 – دوم، این شرکتها برای همیشه باقی نخواهند ماند زیرا آنها نیز در آینده بهواسطۀ پروتکلها کنار گذاشته میشوند. و این موضوع واکنشهایی را از سوی فعالان صنفی، مدنی و سیاسی در پی داشته که صرفا منجر به حاشیههای باریک و بحثبرانگیزی از حمایتهای قانونی و مقرراتی جدید شده است، زیرا کارگران اپلیکیشنها بهاندازۀ توسعهدهندگان اپلیکیشن از ظهور اقتصاد اشتراکگذاری سود نبردهاند.
با این حال، گام بعدی تمرکززدایی کامل بازارهای آنلاین و خدمات اقتصاد اشتراکی مبتنی بر وب3 است که در حال حاضر از طریق تجارت همتابههمتای ارزهای دیجیتال [بهاصطلاح صرافیهای غیرمتمرکز] بهخوبی در حال انجام است. این اشکال جدید اقتصاد اشتراکی که در آن کاربران برنامه در نحوۀ اجرای پلتفرمهای خود سهم دارند، بهمرور زمان فراتر از ارزهای رمزنگاری شده، به تبادل همتابههمتای کالاها و خدمات دیگر گسترش خواهند یافت و مقررات فراملی را بدون کارکرد خواهند کرد، زیرا بهعنوان مثال سازمان غذا و داروی ایالات متحده برای تنظیم مقررات مرک و فایزر تأسیس شده است، نه 1 میلیون بیوهکر؛ ادارۀ هوانوردی فدرال برای بوئینگ و ایرباس ساخته شده است، نه 1 میلیون علاقهمند به هواپیماهای بدونسرنشین؛ و کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده برای دنبالکردن گلدمن ساکس و مورگان استنلی ایجاد شد، نه 1 میلیون توسعهدهندۀ وب3.
افرادی که این مؤسسات را اداره میکنند معمولاً دارای سابقۀ شغلی هستند. آنها بهصورت دموکراتیک انتخاب نشدهاند و بهراحتی اخراج نمیشوند. بنابراین آنها آشکارا در برابر مردمی که ادعا میکنند به آنها خدمت میکنند پاسخگو نیستند. در مقابل، پروتکلهای رمزنگاری به میلیونها شرکتکنندۀ فعال [اعم از مشتریان و تولیدکنندگان] در یک بازار اجازه میدهد تا مکانیسمهای نظارتی غیرمتمرکز را توسعه دهند که از خطرات تنظیمکنندههای دولتی و خودتنظیمکنندههای شرکتی جلوگیری کنند و نکتۀ بسیار مهم این است که این نهادها برخلاف قانونگذاران ملی امروزی که از نظر جغرافیایی محدود هستند، واقعاً جهانی و فراگیر خواهند بود.
6 – حقوق مالکیت رمزگذاری شده است
تصور دولت بهعنوان نگهبان مشروع مالکیت خصوصی حداقل به فیلسوفانی چون توماس هابز و جان لاک بازمیگردد. اما ارزهای رمزنگاریشده این دیدگاه را به چالش میکشند زیرا آنها یک نظریۀ کامل از حقوق مالکیت دیجیتال در خارج از حاکمیت سرزمینی ایجاد میکنند. توضیح کامل چرایی این موضوع میتواند فنی باشد، اما بهطور خلاصه، به قول جیکوب اپلباوم[20] محقق و فعال امنیت رایانه، «هیچمقدار خشونت هرگز یک مسئلۀ ریاضی را حل نمیکند»، بهخصوص آنهایی که برای رمزگذاری امن ابداع شدهاند.
هنگامی که ویژگی تبدیل به یک رمز عبور میشود، تمام شهود ما تغییر میکند. جوزف استالین، نخستوزیر شوروی، این سوال را مطرح کرد که : «پاپ چند لشکر دارد؟» اما در عصر رمزگذاری، مهم نیست که یک ایالت چند لشکر برای دفاع از دارایی خود دارد. بلکه آنچه مهم است تعداد الگوریتمهای تقسیم است که باید انجام شود.
7 – قوانین بینالملل در حال تبدیلشدن به قواعد کدها است
پس از سهدهه بمباران و تهاجم، تحریم و نظارت، ایالات متحده دیگر نمیتواند بهطور قابلاعتمادی ادعا کند که داور بیطرف نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین بینالملل است و بدیهی است که چنین قوانینی بهوضوح در مورد خودش اعمال نمیشود. البته، چین نیز نمیتواند ادعا کند که مدافع نظم مبتنی بر قوانین بینالملل است. از سوی دیگر کشورهای کوچک ترجیح میدهند بهجای بازیگر قدرت حاکمی (ایالات متحده) که فقط حاکمیت قوانین بینالمللی را به زبان میآورد و بازیگر قدرت نوظهور دیگری (چین) که حتی به زبان نیز نمیآورد، نوعی نظم را محور قرار دهند که نهایتا حداقل در حوزۀ تجاری به طور فزایندهای به آنچه ما «قاعده کد» مینامیم منجر خواهد شد. چه دموکرات یا جمهوریخواه، چینی یا آمریکایی، بلاکچین بیتکوین و اتریوم برای همه یکسان هستند و با همه یکسان رفتار میکنند. مالکیت معنوی در حال حاضر بر روی دفتر کل بلاکچین کدگذاری شده است، که با توکنهای غیرقابلتعویض شروع میشود و شفافیت را برای آنچه که یک فرآیند قانونی پراکنده بوده است، به ارمغان میآورد.
در چنین فضایی افراد میتوانند حقوق مالکیت خود را از طریق نقشه برداری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و کاداسترسازی زمین (بررسی و قطعه بندی اموال) دیجیتالی کنند، که باعث ازبینرفتن کدورت اداری، که به نفع دولتهای غارتگر است، میشود. همچنین سرمایهگذاران بهجای اینکه خود را در معرض خطرات سلبمالکیت قرار دهند، میتوانند از دولتها بخواهند که وثیقهای مدون در قراردادهای هوشمند ارائه کنند که در صورت نکول از بین میرود.
ما هنوز در روزهای اولیه هستیم، اما قوانین بینالمللی قابلاجرا ممکن است مترادف با قراردادهای هوشمند غیرمتمرکز، حداقل در زمینۀ تجارت بینالمللی شود. و فراتر از تجارت، پروتکلهای رمزنگاری حفاظت فراملی از آزادیهای مدنی مانند آزادی بیان و حریم خصوصی را فراهم آورند. این هنوز تمام آن چیزی نیست که نظم مبتنی بر قوانین[21] از آن محافظت میکند، اما توانایی تضمین آزادی بیان و بازارهای آزاد برای هر کسی که به اینترنت متصل است یک گام بزرگ به جلو است.
8 – وب۳ نابرابری جهانی را بهشدت متاثر میکند
در حالی که پروفسور هانس روسلینگ و دیگران گزارش کردهاند که چگونه نابرابری جهانی در واقع در حال کاهش است، اما این موضوع همچنان یک موضوع داغ برای کشورهای غربی است، که شاهد بودهاند دارایی خالص آنها در عین افزایش دارایی سایرین (بهخصوص کشورهای شرق آسیا) راکد مانده است.
امیدوارکنندهترین راه برای حل این مشکل ممکن است از طریق پروتکلهای وب3 باشد، که میتوان آن را گونهای از درآمد پایۀ جهانی در نظر گرفت که پاداش و ریسک ساخت یک سرویس فناوری غولپیکر را بین میلیونها دارندۀ دارایی داوطلب تقسیم میکند. به عبارت دیگر، اگر ارزش کل بازار تقریباً 5تریلیون دلاری آلفابت، متا، اپل، آمازون و مایکروسافت بین یک میلیارد کاربر تقسیم شود تا هر کدام حدود 5000 دلار سهم ببرند، آنها بسیار از این ایده و توسعۀ این شرکتها حمایت خواهند کرد.
بیشتر بودجۀ پروتکلهای وب3 از سوی شرکتهای فناوری تاسیسنشده است. بیتکوین توسط یک بنیانگذار مستعار رمزگذاری شد که هیچ سرمایهگذاری ریسکپذیری نداشت. اتریوم توسط فردی که دانشگاه را ترک کرده بود راهاندازی شد و سرمایۀ اولیه را به صورت آنلاین تامین مالی کرد. و با ظهور امور مالی غیرمتمرکز، اکنون تنوع باورنکردنی از مکانیسمهای تامین مالی وجود دارد که به افراد باهوش بدونپول اجازه میدهد تا افراد باهوش باپولی را پیدا کنند تا ابزارهایی بسازند که به همۀ افراد امکان کسب درآمد را میدهد و اینگونه است که وب3 ممکن است کاری را انجام دهد که هیچ اقدام ضدانحصاری نتوانسته و نمیتواند انجام دهد.
9 – شرکتها، شهرها، ارزها، جوامع و کشورها همگی در حال تبدیلشدن به شبکهای منسجم هستند
ما قبلاً کتاب، موسیقی و فیلم را از یکدیگر متمایز میدانستیم. سپس همۀ آنها ازطریق اینترنت در اختیار مخاطبین قرار گرفتند. به همین ترتیب، امروزه ما سهام، اوراق قرضه، طلا، وام و هنر را متفاوت میدانیم. اما همۀ آنها به عنوان بدهی و اعتبار در بلاکچین نشان داده میشوند. به نظر میرسد که عواملی اعم از جوامع، شهرها، شرکتها یا کشورها که بهعنوان عوامل مستقل و منسجمی برای خودشان هستند، در لایههایی مختلف و تحت محدودیتهای سرزمینی کمتر میتوانند با یکدیگر ترکیب شده و پدیدههایی نو که مسبوق به سابقه نبودهاند ایجاد شوند. برای مثال، دولتهای فیزیکی میتوانند با شبکههای دیجیتال ادغام شوند و شرکتها میتوانند بهعنوان برنامه در بلاکچین اختصاصی یک ایالت شهری به اجرا درآیند.
شهر بیتکوین السالوادور، قانون سازمان غیرمتمرکز مستقل وایومینگ و پروژههایی مانند میامیکوین[22] و انوایکوین[23] قطعات اولیۀ این آینده هستند. در السالوادور، رئیسجمهور نایب بوکله با تبدیل بیتکوین به پول ملی کشورش در حال جذب سرمایهگذاری جهانی برای منطقۀ ویژه اقتصادی است که او آن را «شهر بیتکوین» مینامد. در وایومینگ، قانون جدید دائو[24] قوانینی را برای وسایل نقلیه کاملاً دیجیتالی ارائه میکند که باید در زمین بازی برابر با شرکتهای قدیمی قرار گیرند. فرانسیس سوارز، شهردار میامی و اریک آدامز شهردار منتخب نیویورک، مفهوم سیتیکوین[25] را پذیرفتهاند که به شهروندانشان ارز دیجیتالی میدهد که بیتکوین تولید میکند. در هر یک از این موارد، شهرها و ایالتها با شبکههای ارزهای دیجیتال ترکیب میشوند تا به شهروندان خود خدمات جدیدی ارائه دهند.
10 – قدرت در حال دورشدن از ایالات متحده و چین است
حدود 75درصد از جمعیت جهان، بیش از 60 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی، و حدود 50 درصد از کل میلیاردرها نه چینی هستند و نه آمریکایی. این دو ابرقدرت ممکن است با هم مبارزه کنند، اما معلوم نیست که بقیۀ جهان بخواهند با هر یک از طرفین همسو شوند یا خیر. در واقع، با ظهور پروتکلهای غیرمتمرکز، ما پیشبینی میکنیم که بسیاری از کشورهای درحالتوسعه ممکن است تصمیم بگیرند از بیتکوین، اتریوم و سایر زنجیرهها برای کانالهای ارتباطی و تراکنش مالی مقاوم در برابر چین و ایالات متحده استفاده کنند.
یعنی علاوه بر ایجاد اِستَکهای ملی (اکوسیستمهای داده و اپلیکیشنها) برای تراکنشها و ارتباطات داخلی، کشورها ممکن است از پروتکلهای خنثی برای تراکنشها و ارتباطات بینالمللی استفاده کنند. این به هر کشوری امکان انتخاب میدهد: به جای اینکه مجبور شوند در یک جنگ سرد جدید طرفی را بگیرند، میتوانند «جنبش غیرمتعهدها» را بهروز کنند تا یک «جنبش متعهد» را تشکیل دهند، جایی که آنها حول سهام حاکمیتی مشترک خود در پروتکلهای وب3 جمع میشوند. تسهیل تجارت فرامرزی نشانههای اولیۀ این امر است که در حال حاضر با پذیرش بیتکوین توسط کشورهای آمریکای لاتین قابلمشاهده است. همچنین از سوی دیگر چنین پروتکلهایی باعث سرمایهگذاری میلیونها شهروند چینی و آمریکایی نیز خواهد شد.
همۀ این قطعات را کنار هم بگذارید و بهجای یک «صلح آمریکائی[26]» تکقطبی یا یک «جنگ سرد جدید» دوقطبی، به آیندهای که یک مسابقۀ غیرمتمرکز در اوج خواهد بود فکر کنید زیرا کشورها، شهرها، شرکتها و جوامع [فیزیکی و مجازی] برای جذب استعدادها و سرمایه رقابت خواهند کرد. استدلال ما این نیست که در چنین فضائی دولتها کارکردی نخواهند داشت، بلکه اگر پیکان تاریخ را در آغوش بگیرند [با تغییرات همراه باشند] و با شبکه کار کنند، اتفاقا از کارکردهای بیشتری نسبت به امروز برخوردار خواهند بود و اگر اقدام به مقاومت در برابر این تغییرات کرده و در جهت خلاف این تغییرات حرکت کنند، بسیاری از کارکردهای خود را از دست خواهند داد.
منابع:
Big Tech Won’t Remake the Global Order [نشريه] / مؤلف Walt Stephen M // Foreign Policy. – 2021.
Is Technological Progress Slowing Down? [گزارش] / مؤلف Karlgaard Rich. – [مكان نشر نامشخص] : Forbes, 2012.
Medallion Limits Stem From the 30s [گزارش] / مؤلف Van Gelder Lawrence. – [مكان نشر نامشخص] : The New York Times, 1996.
Progress, stagnation, and flying cars : A review of Where Is My Flying Car? [گزارش] / مؤلف Hall J. Storrs. – [مكان نشر نامشخص] : The Roots of Progress, 2020.
The Global Connectivity Report 2022 [گزارش] / مؤلف Martorana Santiago, Kabengera Claude و Nwakonobi Ekene. – [مكان نشر نامشخص] : International Telecommunication Union, 2022.
The Great Stagnation: How America Ate All The Low-Hanging Fruit of Modern History, Got Sick, and Will (Eventually) Feel Better [كتاب] / مؤلف Cowen Tyler. – [مكان نشر نامشخص] : Dutton, 2011.
The Technopolar Moment: How Digital Powers Will Reshape the Global Order [نشريه] / مؤلف Bremmer Ian // foreign affairs. – 2021.
[1] . متن حاضر ترجمه مقالۀ زیر است :
Khanna, Parag & Srinivasan, Balaji: “Great Protocol Politics: The 21st century doesn’t belong to China, the United States, or Silicon Valley. It belongs to the internet“, Foreign Policy, 2021.
[2] . Parag Khanna
پاراگ خانا متخصص ژئوپلیتیک و آیندهپژوه هندی-آمریکائی است که سابقۀ پژوهش در موسسه بروکینگز، شورای اروپائی روابط خارجی و شورای روابط خارجی آمریکا را داشته و مضاف بر اینها او به طور مستمر از سال 2000 با مجمع جهانی اقتصاد در داووس همکاری میکند، خانا همچنین در سال 2007، مشاور ارشد ژئوپلیتیکی نیروهای عملیات ویژۀ ایالات متحده مستقر در عراق و افغانستان بوده است.
[3] . Balaji Srinivasan
کارآفرین، مدیر ارشد فناوری و سرمایهگذار آمریکایی است که سابقۀ راهاندازی و مدیریت شرکتهایی چون Counsyl، coinbase، Andreeseen Horowitz را داراست. او برای اولینبار مفهوم “دولت شبکه” را مطرح کرد که ایدۀ راهاندازی جوامع دیجیتال غیرمتمرکز را پیشنهاد میکند که منابع مالی جمعی را برای ساختن شهرها و ایالتهای مستقل جدید تامین میکنند. وی در سال 2013 در لیست نوآوران پیشرو جهانی که توسط MIT Technology Review منتشر میشود قرار گرفت و Fortune نیز در سال 2018 او را در لیست پیشگامان جهانی فناوری زیر 40 سال خود قرار داد.
[4] . surveillant exercise of power
[5] . geo-politics
[6] . techno-politics
[7] . devaluation
[8] . remote economy
[9] . nomad visas
[10] . stationary bandit
[11] . Peter Thiel
[12] . J. Storrs Hall
[13] . Tyler Cowen
[14] . Cloud-based regulators
[15] . Taxi medallion
مدال تاکسی که همچنین به عنوان CPNC (گواهی نیاز عمومی) نیز شناخته میشود، یک مجوز قابل انتقال در ایالات متحده است که به راننده تاکسی اجازه میدهد تا کار کند. چندین شهر بزرگ در ایالات متحده، از جمله نیویورک، بوستون، شیکاگو، فیلادلفیا و سانفرانسیسکو از اینها در سیستمهای مجوز تاکسی خود استفاده میکنند. این سیستم یک محدودیت عمدی توسط دولت برای عرضه تاکسی است و از آنجایی که شهرها در طول تاریخ تعداد مدالها (مجوز) را با سرعت کمتری نسبت به رشد تقاضا برای تاکسی افزایش دادهاند، مدالها به طور کلی سرمایهگذاری ارزشمندی در نظر گرفته میشوند (Van Gelder, 1996).
[16] . Uber
[17] . Gojek
[18] . Lyft
[19] . DiDi
[20] . Jacob Appelbaum
[21] . rules-based order
[22] . MiamiCoin
[23] . NYCCoin
[24] . DAO
[25] . City Coins
[26] . Pax Americana
صلح آمریکایی یا پکس آمریکانا لفظی است در خصوص مفهوم صلح نسبی در نیمکره غربی و بعدتر در جهان در نتیجۀ برتری قدرت ایالات متحده آمریکا که از میانهٔ قرن بیستم شروع شده و تاکنون ادامه دارد، شکل گرفت.